كفايت مىكند اخذ اجمالى، اگر چه به اين مقدار باشد كه رساله او را بگيرد و باقى باشد بر عمل كردن به هر چه در آن است.
سؤال 2:
شخصى فوت شده بلا وصيت و تقليد درستى نداشته، ورثه تقليد مىكنند كسى را كه نماز را از اصل تركه مىداند، و يا اين كه واجب نمىداند از اصل تركه، و يا اين كه ميت تقليد نموده به كسى كه از اصل تركه واجب مىداند، يا اين كه واجب نمىداند و نماز قضا در ذمه ميت قرار گرفته و ميت هم تركه دارد، حال، صوم و صلاة از اصل تركه برداشته مىشود يا خير؟
جواب: در اين مطلب، مناط، تقليد ميت نيست، بلكه مدار بر تقليد وارث است در خروج از اصل، يا از ثلث، يا عدم اخراج اصلا هر گاه مجتهدش، قضاء ميت بر ورثه واجب نمىداند مگر در صورت وصيت. و بنابر اين اگر وصيت كند، از ثلث بايد خارج شود. (والله العالم) سؤال 3: كسى به فتواى مجتهد حى باقى بود بر تقليد ميت، و بعد تقليد حى نمود در همان مسأله كه باقى بر تقليد ميت بود مدتى، اگر دوباره رجوع به تقليد همان ميت نمايد آيا بقاء صادق است، يا آن كه تقليد بدوى است و جايز نيست؟
و اگر تقليد حى از روى غفلت واقع شده باشد، يعنى ملتفت نبود كه در اين مدت باقى بر تقليد مفتى ميت بوده به گمان آن كه مفتى ميت در اين مسأله فتوائى نداشته، تقليد اين حى نمود، فرقى در حكم به هم مىرسد يا نه؟ و اگر با اين غفلت مفروضه، استفتاء از مفتى حى نمود، قبل از وصول فتواى او ملتفت شد كه مفتى ميت، فتوا داشت كه در آن تقليد نموده بوده، آيا با اين استفتاء، رجوع متحقق شد كه بقاء صدق نكند، يا نه؟
جواب: تقليد بدوى است، و بعد از عدول به حى جايز نيست رجوع به آن ميت. و فرق ما بين غفلت و التفات نيست. و مجرد استفتاء قبل از وصول فتوا، عدول نيست كه نتواند با آن باقى بر تقليد آن ميت باشد. (والله العالم) سؤال 4: در عبادت اگر شخص به احتياط عمل كند بدون تقليد، چه صورت دارد؟
جواب: اقوى جواز ترك اجتهاد و تقليد، و عمل به احتياط است، بلكه تبعيض هم جايز است چه به حسب موارد چه به حسب جهات، مثل اين كه به اجتهاد، يا تقليد فهميد كه فلان عمل حرام نيست لكن نمىداند كه واجب است، يا مباح، يا مستحب، يا مكروه، پس جايز است