عموم از آن اخبار، مثل خبر اول، چون ظاهر آن اين است كه منع آن حضرت از نافله در شهر رمضان به لسان اعم بوده است. ومع ذلك دليلى از براى جواز نيست الا اطلاقات أخبار استحباب جماعت، و تمسك به آنها مشكل است از جهت اين كه در مقام بيان عموم نيستند. و ايضا منصرف به معهود مىباشند، يا اين كه مقيدند به ادله متقدمه. و الا بعض اخبار داله بر جواز جماعت در مطلق نافله، و التزام به آن بعيد، و تخصيص به مثل غدير دليل ندارد، با اين كه معارضه نمىكنند با أخبار متقدمه. و ممكن است حمل اينها بر تقيه ألا ما ارسله الحلبى 1 و آن ضعيف است به ارسال، با اين كه ممكن است استفاده كرده باشد از خبرى كه دلالت ندارد، پس تمسك به آن مشكل است، و الا دعوى اين كه عيد است و جماعت در عيد جايز است، ضعف اين ظاهر است. وبالجمله وجهى از براى جواز نيست. و قاعده تسامح نيز جارى نيست، چون احتمال حرمت مىرود. واحياء عيد غدير ممكن است به عمل به ساير وظائف آن از قبيل اطعام نحو آن. (والله العالم).
سؤال 141: در امام جماعت عدالت لازم است، يا آن كه وثوق كفايت مىكند؟ بر تقدير كفايت، معنى وثوق را مبين فرمائيد!
جواب: لازم است عدالت، كه آن ملكه راسخه اجتناب از معاصى است، يا استقامت فعليه اگر چه هنوز به حد ملكه نرسيده باشد على وجه، اگر چه اعتبار ملكه احوط است. و وثوق، در صحت امامت كافى نيست. بلى، در طريق ثبوت عدالت كفايت مىكند وثوق. و لازم نيست علم به حصول آن و نه بينه شرعيه، بلكه وثوق به حصول آن هم كافى است. و معنى وثوق، اطمينان به حصول شئ است مثل اين كه در اين مقام اطمينان داشته باشد به اين كه اين شخص داراى ملكه عدالت است از روى شياع، يا معاشرت، يا نحو اين دو، وقوله صلى الله عليه وآله " صل خلف من تثق به " 2 معناه من تثق وتطمئن بعد الته.
سؤال 142: صلاة جماعت امام در جائى باشد كه بعض از مأمومين در حال صلاة استدبار به قرآن مىكند مثلا، آيا بر تقدير حرمت آن، صلاة امام صحيح است، يا نه؟ وهكذا