اخرى: حكم مىكند به اين كه نماز ظهر را كرده است به قدر صحت عصر، و اما نسبت به ظهر چون وقت آن باقى است بايد بجا آورد.
فان قلت: لازم ما ذكرت انه اذا شك وهو في التشهد في انه سجد، ام لا، ان يبنى على الاتيان بالسجدة، لصحة التشهد وبقية الاجزاء. وهذا لاينافى القضاء بعد الصلاة: لاصالة عدم الاتيان بالسجدة. وكذا اذا شك في التشهد بعد القيام.
قلت: فرق بين ما نحن فيه وبين مسألة السجدة، لان في السجدة، الشك ليس في مجرد صحة بقية الاجزاء، بل في الاتيان بها في محلها واذا كان مقتضى قاعدة التجاوز، البناء على الاتيان فلا يبقى محل للقضاء. وهذا واضح جدا.
ج) احكام غسل و تيمم سؤال 45: هر گاه حائض، يا نفساء علم داشته باشد به اين كه دم از ده [روز] تجاوز مىكند، اخذ به عادت كند و استظهار نكند، بلكه در زائد بر عادت، احكام استحاضه جارى كند، يا نه؟
جواب: بلى، با فرض علم قطعى مىتواند، و احكام استظهار، جارى نيست.
سؤال 46: هر گاه ميت را غسل دهند بر روى قطيفه اى كه روى تخته مغتسل پهن كرده باشند، اشكالى دارد، يا نه؟
جواب: بلى، مشكل است، چون آن قطيفه، نجس مىشود به ملاقات با بدن ميت به رطوبت، و پاك شدن آن به تبعيت، معلوم نيست، پس بدن ميت نيز به آن متنجس مىشود و غسل آن مشكل مىشود. و هم چنين اگر قطيفه را زير سرش گذارند، پس حال قطيفه، حال خرقه و پيراهن ميت نيست كه او را در آن غسل مىدهند، چون آن متعارف است دليل تبعيت در آن جارى است، به خلاف قطيفه. (والله العالم) سؤال 47: هر گاه زنى حيض او از دبرش بيايد معتادا، يا از دهانش، حكم حيض جارى است، يا نه؟
جواب: محقق قمى (قدس سره) در اجوبه مسائل، نقل فرموده است از شهيد در بيان: