يكن وصيا على ذلك او لم يعلم كونه وصيا عليه أيضا أو لا، فاللازم دفعه الى جميع الورثة، و لا يجوز دفعه إلى بعضهم إلا اذا كان وكيلا عن البقية، واذا كان الميت مديونا وعلم أنه لو دفعه الى الوصى أو إلى الورثة لايؤدون دينه، يشكل دفعه اليهم الا مع رضى الديان واذنه (والله العالم).
سؤال 434: هر گاه شخصى از اهل ذمه يا مسلمان كه خمس پولش را نداده و نمىدهد، پولى به قرض بگيرد، آيا قرض گيرنده خمس آن پول را بايد بدهد و بعد در بقيه تصرف كند، يا آن كه چيزى بر او واجب نيست و مىتواند در تمام آن تصرف كند؟
جواب: اين مسأله نيز مثل مسأله سابق است كه اگر صاحب پول، كافر يا مسلم غير شيعه گرفته و نداده است، پس اگر مقدار خمس نزد صاحب پول موجود است، برگيرنده چيزى واجب نيست. و اگر نمانده، واجب است خمس آن را بدهد. و همچنين است حال در جميع نظائر مسئله (والله العالم).
سؤال 435: زيدى، مداخلى ماهانه داشته باشد يا از امر نوكرى يا از كسب، آيا وجهى كه در سال عايدش شده بعد از وضع مخارج و مصارفى كه نموده چيزى علاوه باشد، آيا خمس تعلق بر خرج هم مىگيرد يا بر آنچه بر باقى مانده از سر سال، تعلق مىگيرد؟
جواب: چون خمس بعد از مؤنه و مخارج سال است، پس آنچه خرج شده خمس ندارد.
بلكه تعلق مىگيرد به آنچه در سر سال باقى مانده، مگر آن كه در خرج زياده روى كرده باشد كه در اين صورت به آن مقدار زياده روى نيز خمس تعلق مىگيرد. و هر گاه مالى خمس آن را داده باشد، واجب نيست كه مؤنه را از آن بگذراند. بلكه مىتواند مع ذلك از مداخل همان سال خرج كند. لكن، أحوط توزيع است و احوط از آن آنكه تمام مخارج را از مال مخمس بكند. و خمس تمام آنچه كسب كرده بدهد.
اينها در وقتى است كه خرج را از مداخل همان سال كرده باشد. و اما اگر از مال خمس داده شده امر خود را گذرانيده باشد يا از جاى ديگر، مقدار مؤنه مستثنى نيست. بلكه تمام آنچه مداخل كرده، بايد خمسش را بدهد.
سؤال 436: زيدى پولى در نزد كمپانى داشت مىسپارد، در سر سال يا هر شش ماه