معادن است كه خمس آن را بايد داد، يا نه؟ و بر تقدير لزوم خمس، اگر در آن محل، طالب مستحق نباشد و قيمتى هم نداشته باشد چه كند؟
جواب: معدن بودن مذكورات، معلوم نيست. و خمس دادن در آنها در جائى كه قيمتى داشته باشند، از باب احتياط است. و ممكن است فرق ما بين بلادى كه اينها در آن بلاد عزيز الوجود مىباشند، و آن بلادى كه نادر الوجودند. و بر تقديرى كه بعد از اخراج از معدن، قيمتى نداشته باشد خمس لازم نيست. بلى، اگر قيمت داشته باشد و لكن طالب در آنجا نباشد، اين مانع از وجوب خمس نيست. غاية الامر اين كه اگر نقل به بلد كند مؤنه نقل را بايد حساب كند.
سؤال 190: در اشيائى كه دادن خمس آنها لازم است اگر از يد اشخاصى كه لا ابالى و بى باك هستند در امر دين، مثل مردم دهات و صحرا نشين كه مظنون باشد ندادن خمس آنها، گرفتن و خريدن از ايشان چه صورت دارد؟ و آيا بعد از خريدن، خمس آنها را بايد داد، يا نه؟
جواب: مادام كه علم عادى بر خلاف ندارد مىتواند حمل بر صحت كند. و با فرض علم به ندادن آنها، مشكل است شراء از آنها، اگر چه خودش خمس آنها را بدهد، چون بيع آن فضولى است و محتاج است به امضاء حاكم شرع. بلى، اگر غرض اصلى از شراء، تملك ماعداى خمس باشد و در خمس قصد استنقاذ كند من باب الاحسان، و بعد آن را بدهد، ضرر ندارد. و در اين صورت بايد عين خمس را بدهد، نه از قيمت، اگر چه خود مالك مخير بود ما بين دفع عين، و قيمت، چون اين تخيير نسبت به خود مالك است نه غير او.
سؤال 191: هل يجب في رقبة الارض المحياة من الموات خمس؟ وهل للاصحاب فيه قول معروف؟ المرجو بيان الحكم مع وجهه! مضافا الى بيان حال الارتفاع مع الاصول، وأنه يجب في الارتفاع، ام لا؟ مضافا الى بيان المرجع عند الشك في الموات والعمران حال الفتح؟
جواب: بعد معلومية بقاء حكم وجوب الخمس في زمن الغيبة والجواب عن أخبار التحليل بما هو مذكور في محله ومعلومية إباحتهم الانفال التى منها الاراضى الموات للشيعة وأن معنى اباحتها إباحة تملكها على ماهو معلوم في محله ومعلومية أن من أحيا أرضا ميتة يتملكها (على ماذكروه في باب إحياء الموات) لاينبغى الاشكال في وجوب الخمس الاراضى المحياة بعد