وجوب الاحتياط، خصوصا في مسألة الزكاة، لاللقاعدة، بل لخبر زيد الصايغ 1 المنجبر بالشهرة، والاجماع المنقول.
سؤال 170: اگر مالك نخل فوت شود و مديون باشد، زكات بر وارث لازم است يا، نه؟
جواب: اگر موت او بعد از تعلق زكات باشد واجب است، مقدما على الدين. و اگر قبل از تعلق باشد پس اگر قبل از ظهور ثمر باشد زكات واجب است بر هر يك از وارث كه حصه او به قدر نصاب باشد بنابر اقوى از انتقال تركه به وارث، و تعلق حق ديان به عين آن، نه نماء آن، چون نماء وارث است. پس در صورت مفروضه چون ثمر، نماء ملك وارث است بدون تعلق حق ديان به آن واجب است زكات آن بر وارث، اگر چه دين را اداء نكند الى حين التعلق.
و هم چنين است اگر صورت بعد از ظهور باشد و لكن پيش از تعلق زكات، دين را از جاى ديگر اداء كنند، چرا كه در اين صورت هم تعلق زكات مانعى ندارد چون حق ديان حال التعلق مرتفع شده است. وأما اگر اداء دين از جاى ديگر نكنند پس اداء دين مقدم است، چنانچه [چنان كه] اگر نماء را تابع عين بدانيم در تعلق حق ديان به آن - كما لايبعد، بل لايخلو عن قوة - باز اداء دين مقدم است. و ملاحظه زكات، در زايد بر آن است.
سؤال 171: إن التعميرات التى فوائدها دائمية مثل: السدة والطوف والانهار وغيرها، بناء على كونها من مؤنة الزرع، فكيف الميزان في احتسابها بالنسبة الى السنوات الاتية، فإن التقسيط صعب، قريب من المحال. وعلى اى حال، فهل يجوز احتسابها من المؤنة في الخمس؟
جواب: الظاهر أن الميزان أن يلاحظ في آخر سنة الزرع مقدار النقص فيحسب ذلك النقص من مؤنة تلك السنة. وكذا في آلالات المستعملة التى اشتراها للزرع. والظاهر احتسابها بتمامها من المؤنة في الخمس، اذا كان الاكتساب موقوفا عليها. (والله العالم) سؤال 172: در ربح فاضل مؤنه سنه، اگر معلوم باشد كه فاضل مؤنه است، چون رخصت در تأخير در اداء خمس آن هست تا انقضاى تمام سنه، آيا رخصت تصرف در آن هست در بين آن سنه قبل از اخراج خمس، يا اداى آن، به بيع و معامله، يا نه؟
جواب: اگر در طى استرباح و تجارت باشد مانعى ندارد، و هم چنين اگر مثل خضروات و