توصيه ها مىنمايد. آن بعض ارحام بر حسب توصيه و سلطنت مطلقه كه دارد مراعاتا به مقاصد موكل مشار اليه، تصرفاتى در اعيان و املاك و اموال مفوضه ميان خود و خدا مىكند به اين تفصيل كه هر گاه موكل او بازگشت نكرد محروم نباشد.
در صورتى كه تصرفاتى آن بعض ارحام كرده يا اخبار مىكند به وقوع آن تصرفات نافذ باشد، قبل از تماميت و ختم امر، كسى مىتواند مزاحمت آن وكيل رحم را بنمايد يا نه؟ و تصرفاتى در اين اموال مفوضه، قبل از رجوع به وكيل امين مزبور و وضوح امر، مىتواند بكند يا نه؟
و هر گاه آن بعض ارحام امين، اخبار كند كه آنچه از اعيان و اموال مفوضه كه در يد من است، آن را خاص به شخص خاص يا صنف خاص مىدانم، آيا اخبار ذو اليد مسموع و قبول است يا نه؟
جواب: تصرفاتى كه در حال حيات موكل كرده است يا اخبار مىكند به وقوع در حال حيات او، نافذ است و كسى را نمىرسد مزاحمت او كند. و اخبار او به اين كه آنچه در يد من است به مقتضاى تصرفاتى كه كرده ام آن را خاص به فلان مىدانم، قبول است و غير از يمين چيزى بر او نيست (والله العالم).
سؤال 540: هر گاه زيدى اراده سفر حج نمايد و به شرح معروض ذيل سند معتبرى به عمرو داده باشد به اين تفصيل: " در ضمن عقدى از عقود لازمه صحيحه شرعيه، وكيل مطلق بلا عزل و نايب شرعى خود گردانيدم اين اقل زيد، عمرو را در تمام امورات راجعه به خود در معاملات و محاسبات و محاكمات و أخذ و وصول مطالبات و حقوقات و امارات و عايدات املاك و صلح حقوق و قبول صلح و بيع و شرا و قسم دادن و غيره، مطلقا وكالت و مختاريت دارد، به همان نهج كه در اموال و حقوق شخصيه خود مداخلات و تصرفات مىنمايد، در امور حقوق راجعه به اين اقل زيد هم مختاريت دارد و آنچه را عمرو عمل نمايد، گويا خود اين اقل نموده ام. و از طرف اين اقل، تصرفات زيد ممضى و مجاز و صحيح است. و هم چنين وكيل در توكيل هم مىباشد. " اين است عبارت سند مزبور. حال چنانچه موكل مزبور فوت شده باشد، و وكيل كه عمرو