سؤال 237: هر گاه زيد ختنه نكرده باشد، و خوف تلف نفس داشته باشد، آيا مىتواند كه بدون ختنه كردن حج بجا آورد، يا نه؟
جواب: اگر اميد رفع خوف و تمكن فيما بعد نداشته باشد، مىتواند. و با استطاعت، واجب است كه حج كند با همين حال و طواف او صحيح است، لكن احوط اين است كه از براى طواف نايب هم بگيرد. و اگر اميد زوال خوف داشته باشد جايز است [تأخير] تا زمان زوال عذر، اگر چه احوط مبادرت است و اعاده آن عند زوال العذر. (والله العالم) سؤال 238: شخصى فوت مىشود وحجة الاسلام بر ذمه او مستقر شده، آيا حج بلدى بايد از تركه او نايب بگيرند، يا ميقاتى كفايت مىكند؟ (و اين مطلب در صورت عدم وصيت است) و در صورت وصيت، بايد زايد از ميقاتى از ثلث اخراج نمود، يا نه؟
جواب: هر گاه وصيت نكرده، حج ميقاتى كافى است. و اگر وصيت به حج بلدى كرده است زايد بر مصرف ميقاتى، از ثلث محسوب مىشود. (والله العالم) سؤال 239: بيان فرمائيد هر گاه كسى وصيت كرده باشد به إتيان به يك حجه ميقاتيه مثلا از براى خود به مبلغ معينى كه وافى به تمام اعمال آن نيست. آيا وصى آن مبلغ غير وافى را به چه مصرف صرف نمايد؟
جواب: هر گاه حج بر او واجب باشد بايد تتميم كنند آن مبلغ را از اصل تركه. و اگر تركه نداشته باشد، و اجبار ممكن نباشد، يا حج مستحبى بوده باشد، اگر اميد پيدا شدن اجيرى باشد كه به همين مبلغ راضى شود تأخير كنند تا زمانى كه ممكن شود، يا با آن پول معامله كند تا ربح حاصل شود به قدر كفايت، چون كه آن مبلغ باقى است بر حكم مال ميت، پس ربح آن ملحق به آن است. و اگر هيچ يك از آنها ممكن نباشد صرف كند در وجوه بر. و اقرب صرف آنست در استيجار حج إفراد، يا عمره مفرد، با اين كه غالبا ممكن مىشود كه از مكه اجيرى بگيرند به وجه قليلى كه برود در قرن المنازل و محرم شود به عمره تمتع، و اتمام كند آن را و محرم شود به احرام حج، و حج تمتع بجا آورد.
سؤال 240: يكى فوت شده، تركه او خانه و باغ، آب و زمين و عمارات و اشجار و حق خيار غبن در فروش ملكى [است.]، و وارث او دو برادر است و زوجه غير ذات ولد. برادرها