تحول از آن مكان از براى او حرج باشد پس اگر تصرف او مستلزم ضرر بر مالك نباشد ممكن است گفته شود كه: حرج، رافع حكم غصب است. و اگر مستلزم ضرر باشد، جايز نيست نماز. چون حرج، معارض است به ضرر، بلكه مطلق ماندن، جايز نيست، پس بايد برود به مكان ديگر اگر چه حرج باشد.
سؤال 61: وضو و نماز مثلا در مكان مغصوب، يا آب مغصوب، در حال سهو و غفلت و نسيان كه از روى بى باكى شده باشد صحيح است، يا نه؟
جواب: صحت، در صورت مفروضه، محل اشكال است، چون نهى متوجه است.
سؤال 62: صحن خانه مثلا چند آجر غصبى معين در آن مفروش است، پلاسى در آنجا فرش شده كه روى آجر غصبى را نيز گرفته است، بر آن طرف پلاس كه روى آجر غصبى نيست، نماز خواندن ضرر دارد، يا نه؟
و آيا تحريك هواى مجاور آن آجر غصبى، تصرف در آن است، يا نه؟ وايضا خانه و اطاق كه مقدارى از زمين آن مغصوب و معين باشد، نماز خواندن در باقى آن، چه صورت دارد؟
جواب: نماز در اطراف پلاس، ضرر ندارد اگر مستلزم تحريك طرف ديگر آن نشود. و تحريك هوا، تصرف در آجر محسوب نيست. و هم چنين خانه و اطاقى كه مقدارى از آن مغصوب باشد، مگر آن كه توقف داشته باشد تصرف در موضع مباح آن بر مقدار مغصوب آن، به حيثيتى كه تصرف در اين، تصرف در آن نيز محسوب شود. (والله العالم) سؤال 63: هل يجوز تخريب المسجد لاجل التوسعة، مع كثرة المصلين وضيقهم 1 عنهم، ام لا؟
جواب: وان كان ظاهر كلماتهم حيث يقولون: " يجوز نقض المستهدم (اى ما اشرف على الانهدام) عدم الجواز في غير المستهدم. بل في الشرابع: " ويجوز نقض ما استهدم دون غيره " 2 ومقتضى اطلاقه، عدم الجواز حتى للتوسعة. وظاهر الشهيدين: التوقف في جواز التخريب للتوسعة. قال في كرى: " ولو اريد توسعة المسجد، ففى جواز النقض وجهان: من