سؤال 212: هل يجب الحج على المرئة مع عدم وجود محرم لها، ام لا؟
جواب: نعم، يجب اذا كانت مأمونة.
سؤال 213: آيا جايز است از براى كسى كه اجير باشد از براى حج تمتع اين كه بعد از فراغ از عمره تمتع هر گاه وقت موسع باشد اجير غير شود از براى عمره تمتع و دفعه ديگر عمره تمتع بجا آورد [و] حجش كس ديگر به جا آورد و آن اجير، حج منوب عنه خودش بجا آورد، يا نه؟ و بر فرض عدم جواز عمره تمتع آيا مىتواند عمره مفرده براى خودش، يا غيره بكند در بين حج و عمره، يا نه؟
جواب: أما صورت اولى پس از دو جهت اشكال دارد: يكى اين كه حج تمتع، عمل واحد است و نيابت دو نفر در آن كه يكى عمره اش به جا آورد، و يكى حجش، مثل اين است كه يك نماز را يكى يك ركعت از آن بكند، و ديگرى ركعت ديگر، پس عمره كه اجير اول مىكند در وقتى عمره تمتع است از آن اجير كه حجش را نيز بكند، و الا عمره مفرده است.
و دعوى اين كه نسبت به منوب عنه تمتع است چون حجش را نيز كس ديگر به جا مىآورد، مدفوع است به اين كه تمتع شدن به اين است كه نسبت به اجير صحيح باشد و تمتع باشد، تا از براى منوب عنه تمتع محسوب شود، و الا در نماز نيز ممكن است ادعاء شود كه اين يك ركعت نسبت به منوب عنه متصل است به ركعت ديگر كه نايب ديگر دوم به جا مىآورد و از اين جا معلوم مى شود اين كه آنچه متداول است كه در حج بلدى، استيجار مىكنند يكى را از براى رفتن از بلد تا نجف مثلا، و ديگرى را از براى رفتن تا مكه، اين حج بلدى نيست، زيرا كه اجير اول آنچه رفته، رفتن مكه نبوده است بلكه رفتن به نجف بوده، چون قصد مكه نداشته و متعقب به آن هم نشده. و نيز معلوم مىشود كه در حج تبرعى جايز نيست كه حج تمتع كند و عمره آن را تبرع از كسى، و حج آن را تبرع از ديگرى كند، هر چند از صاحب جواهر مستفاد مىشود احتمال جواز آن. و شاهد آورده است خبر محمد بن مسلم را و آن اين است:
" سألته عن رجل يحج عن أبيه أيتمتع؟ قال ع: نعم، المتعة له، والحجة عن أبيه 1 ".