ديگر شش تومان شهريه اش را قطع نمايند.
و هر گاه انشاء الله كرمعلى به سر حد بلوغ و رشد رسيد، تمام كل املاك را به او بدهند كه خودش مالك آنها باشد. و هر گاه خداى نكرده كرمعلى فوت شد، مدخول آنها را همه ساله به طريق استمرار، رد مظالم براى خودش بدهند. و هر گاه باقى شركاء، حصص خود را از املاك فروختند نيز وكيل و وصى مزبورين، حصه موصى را بفروشند حقوق رد مظالم نمايند. چون رد مظالم زياده از معادل قيمت املاك در نزد او بوده، لهذا وجه آنها را كمتر مقرر نموده، و آنچه حصه صغير مىشود از وجه نقد و غيره، در دست وصيين مرقومين باشد. " بسم الله الرحمن الرحيم جواب: اين وصيت، بر تقدير ثبوت، در خصوص املاك به مقدار [ثلث از] آنها نافذ است.
و در دو ثلث ديگر نافذ نيست. بلكه دو ثلث ديگر بعد از موت كرمعلى مىرسد به مادر او، كما اين كه بقيه آن ششصد تومان نيز مىرسد به مادر او. و اگر در آن دو ثلث ديگر املاك، عمارات و اشجارى باشد، مادر كرمعلى در حال حيات او نيز مستحق قيمت ثمن آنها است ارثا، وكذلك مستحق است مطالبه مهريه خود را بدون تأخير و صبر دادن از مدخول آنها.
بلى، اگر معلوم شود كه معادل قيمت املاك يا زيادتر، مظالم به گردن او است، بايد صرف شود تمام آنها در رد مظالم، هر چند كرمعلى وفات نكند. چون با وجود اشتغال ذمه ميت به مظالم، وارث ارث نمىبرد. پس از اول بايد تمام آنها در رد مظالم صرف شود (والله العالم).
سؤال 680: وصى كه مىفرمائيد صوم وصلاة را موافق مذهب موصى بدهد، موصى تقليد نمىكرده، يا نمىداند تقليد كدام مجتهد مىنموده، در اين دو صورت مىتواند وصى موافق تكليف خودش بدهد يا نه؟
عرض ديگر آن كه واجب است بحث و تفحص نمايد كه ببيند موصى تقليد از كدام مجتهد مىنموده، يا واجب نيست؟
جواب: ظاهر، وجوب فحص است. و در صورت عدم تقليد و يا عدم امكان تعين، احتياط كند با امكان، در آن مسائلى كه نوعا محل خلاف است و اجماع نباشد.
بلى، اگر موردى كه مىداند كه متعين، تقليد فلان مجتهد بوده، هر چند او تقليد نكرده