ولصحيحة زرارة: " رجل نسى القرائة في الاولتين فذكرها في الاخيرتين؟ فقال: يقضى القرائة والتكبير والتسبيح الذى فاته في الاولتين في الاخيرتين ولا شى عليه. " 1 وممكن است جواب از اين دو خبر، مضافا الى ضعف سند الاولى بحملها على الاستحباب. ويؤيده، الحكم بقضاء التكبير والتسبيح الذى لم يقل بوجوبهما احد مع أنهما لا يقبلان المعارضة لاطلاقات التخيير. هذا، مع ان في بعض النسخ ترك قوله: " في الاخيرتين " في آخر الصحيحة ومعه يمكن ان يكون المراد القضاء بعد الفراغ. وبالجملة الاقوى، هو التخيير، و ان كان اختيار الفاتحة احوط.
سؤال 79: در حروف يرملون اگر كسى ادغام نمايد بى غنه، چه صورت دارد؟ و بر تقدير لزوم غنه در مثل " مم " و " مما " كه در اصل ادغام شده، غنه لازم است، يا نه؟
جواب: وجوب غنه، معلوم نيست، بلكه در دو كلمه، اصل ادغام هم معلوم نيست، اگر چه احوط است. و بر فرض وجوب غنه، آن مختص است به چهار حرف از آن.
سؤال 80: عوام عجم كه اداء حروف از مخارج براى ايشان ميسر نمىشود مگر بعد از زحمت و مواظبت، آيا در صورت عدم تعلم مىشود حكم به صحت صلاة ايشان نمود به واسطه عجز، يا نه؟
جواب: أما اگر بالمرة عاجز باشند از تعلم، نماز ايشان صحيح است. و واجب نيست بر ايشان حضور جماعت، اگر متعلق به قرائت باشد. و اما با امكان ياد گرفتن، واجب است بر ايشان تعلم. و با ضيق وقت به همان حال نماز كنند صحيح است. بلكه اگر تقصير در تعلم كرده باشند نيز، نماز ايشان در ضيق وقت صحيح است. و احوط در اين صورت با امكان، حضور جماعت است، اگر متعلق به قرائت باشد. و جايز نيست از براى قادر بر تعلم، نماز در اول وقت، مگر آن كه بداند كه تا آخر وقت ياد نخواهد گرفت.
سؤال 81: در ركعت ثالثه مثلا به جاى تسبيح، سهوا حمد خواند، اعاده تسبيحات لازم است، يا نه؟ و بر تقدير لزوم آن، براى زياده حمد، سجدتين سهو لازم است يا نه؟ و تسبيحات اربعه يك مرتبه كافى است، يا نه؟