و هر گاه اين امور معلوم شد مىگوئيم: در مورد سؤال كه گفته است تركه را به همان طورى كه در سنه 1327 قرار داده عمل كنند و تركه تقريبا هزار ليره است، ثلث آن را جدا كرده، اول صد و هشتاد ليره در خمس و مال امام (ع) و حج و مظالم صرف كنند چون از واجبات است. وصد جلد كلام الله شاگردش را نيز بدهند چون معين است. وقدر واجب از كفن و دفن را نيز بردارند و تتمه ثلث را قسمت كنند بر زوجه و دو دختر، و بقيه از مستحبات كفن و دفن و سنگ مزار بالنسبة مثل غرماء مفلس پس تمام تركه را به قيمت حاليه تقويم مىكنند. اگر مثلا هزار ليره باشد، ثلث آن سيصد و سى و سه ليره و ثلث مىشود. صد و هشتاد ليره وصد جلد كلام الله و مصرف واجب كفن و دفن از آن بيرون مىكنند. بقيه هر چه بماند 14 قسمت مىكنند: چهار قسمت از آن چهارده تا الا جزئى كه حصه مستحبات كفن و دفن مىشود بالنسبه، مىدهند به زوجه، و به هر يك از دخترها پنج قسمت الا جزئى كه حصه بالنسبه مستحبات است، مىدهند.
و از دو ثلث ديگر از تركه يك ثمن آن را مىدهند به زوجه و هفت ثمن ديگر را ما بين دو دختر و حمل قسمت مىكنند. پس اگر حمل دختر است، آن ثمن سه قسمت مىشود. و اگر پسر است چهار قسمت، دو قسمت از آن به پسر و دو از آن به دو دختر و به هر حال بايد مراعات كنند كه مهما امكن حصه زوجه از اعيانى باشد كه معين كرده كه مخلفات خانه باشد.
و حصه دختر اوله از باب اوطه و دختر دويم از ماكنه و مخلفات اوطها و كلام الله داده شود. و اگر تركه كمتر يا بيشتر از هزار لير است باز به همين طرز قسمت كنند.
و اگر املاك را بعض وراث قيد كرده در دفتر عثمانى و معلوم است كه مال او است يا ممكن نيست استرداد آن، پس بقيه را به همين نحو قسمت كنند. وعلى أى حال، واجبات را مقدم دارند چنانچه ذكر شد.
آنچه ذكر شد در صورتى است كه معلوم نباشد كه وصيت به خمس و مال امام (ع) زكات و حج از باب احتياط مستحبى است. و محتمل هم نباشد كه بعد از وصيت سنه 1327 تا سنه 1329 چيزى از بابت مذكورات خودش داده باشد. و اما اگر معلوم باشد كه از بابت احتياط مستحبى است، پس حال كه ششصد ليره خسارت كرده آن خسارت بر اينها نيز وارد مىآيد.