چنانچه [چنان كه] ظاهر سؤال است) - با تقاعد و عدم تحقيق، روزه گرفتن معصيت نيست مادام كه مطلب معلوم نشده است، چون فحص از ثبوت رؤيت، و عدم آن واجب نيست. و عمل به استصحاب بقاء شهر، يا بقاء وجوب صوم مانعى ندارد، زيرا كه در جواز عمل به استصحاب در موضوعات، فحص شرط نيست. كما اين كه در ليله، يا يوم ثلثين از هلال شعبان نيز چنين است، پس جايز است به مقتضاى استصحاب روزه نگيرد بدون فحص. و از اين باب است جواز خوردن و آشاميدن در سحر ماه مبارك، اگر چه شك داشته باشد در طلوع فجر. و لازم نيست فحص كند. بلى، اگر با عدم فحص، خورد و بعد معلوم شد كه صبح بوده قضاء آن روز واجب است، لكن حكم به عصيان او نمىشود. و اين از باب استصحاب بقاء ليل و استصحاب جواز خوردن و آشاميدن است.
حاصل اين كه عمل به استصحاب در موضوعات جايز است اگر چه تحصيل علم، ممكن باشد. بلى، در صورت علم به اين كه اگر فحص كند علم باحد الطرفين حاصل مىشود بسهولة، احوط فحص است، لامكان دعوى إنصراف الادلة عن هذه الصورة. بلكه ممكن است گفته شود: كه به اين حال، شك مستقر نيست تا مجراى استصحاب باشد. لكنه كما ترى.
واز آنچه ذكر شد معلوم شد كه استهلال كردن در شب سى ام شعبان ورمضان واجب نيست. وقول بوجوب آن عينا، يا كفاية از باب مقدمهء صوم وافطار واجبين ضعيف است، لما ذكرنا من جريان الاستصحاب وعدم اشتراطه بالفحص. بلى، استحباب آن في حد نفسه بعيد نيست، اگر چه آن هم دليل واضحى ندارد سواى خبر عامى فعن التذكرة " يستحب الترائى الهلال ليلة الثلاثين من شعبان ورمضان وتطلبه ليحتاطوا بذلك لصيامهم ويسلموا من الاختلاف. وقد روى العامة أن النبى صلى الله عليه وآله قال:
أحصوا هلال شعبان لرمضان. ومن طريق الخاصة ماروى من الباقر ع قال: قال رسول الله ص: من الحق في شهر رمضان يوما من غيره متعمدا فليس يؤمن بالله ولابي. ولان الصوم واجب من اول رمضان وكذا الافطار في العيد، فيجب التوصل الى معرفة وقتهما لان مالايتم الواجب الا به، فهو واجب " انتهى 1. وحكى نحوه عن المنتهى ايضا 2،