و اما جواب از اين كه پنجاه تومان ابن سبيل كه گفت واجب است تا از اصل باشد يا مستحب، پس ظاهر اين است كه مستحب است و از ثلث است.
و اما جواب از اين كه اگر از مصرف دفن و كفن و تعزيه زايد آيد چون بايد كرد، بنابر آنچه ذكر شد زياد نمىآيد. و بر فرض اگر مراد او تعزيه خودش باشد، بايد صرف شود در خيرات از براى خودش. و اگر تعزيه سيد الشهداء (ع) مراد باشد، بايد صرف شود در آن و زيادى تصوير ندارد.
و اما جواب از جعل سكنى براى زوجه، پس منافات با وقفيت حوالى ندارد. و اما جواب از مسأله اخيره، پس معلوم شد كه آنچه از باب وصيت براى زوجه و همشيره قرار داده است به ايشان داده مىشود از باب وصيت، و آنچه از دو ثلث به ايشان مىرسد، از باب ارث است (والله العالم).
[سؤال 2] 1: اين زيد نام، مالك پنج هزار تومان، كه اين دويست تومان عيال و همشيره كه وارث هستند كمتر از مازاد بر ثلث است.
جواب: هر گاه وصيت به مجموع مال خود كرده است، به مقدار ثلث از آن ممضى است.
و آن مقدار توزيع مىشود بر مذكورات بالنسبه، پس ملاحظه مىكند قيمت حوالى را و همچنين قيمت مىكند باقى مانده را كه بايد ملك يا دكان خريده وقف كنند. و مقدار ثلث را تقسيم مىكنند بر امور مذكوره مثل غرماء مفلس، مثلا ابن سبيل كه پنجاه تومان بايد داده شود، نسبت به آنچه بايد در كفن و دفن و تعزيه صرف شود، ربع آن بايد داده شود. و هم چنين در بقيه، و دو ثلث ديگر با عدم اجازه وراث قسمت مىشود بر ايشان به قاعده ارث، پس زوجه ربع مىبرد و خواهر اگر وارث ديگر نباشد بقيه را مىبرد (والله العالم) و آنچه از باب وصيت حصه ايشان مىشود از ثلث نيز مىبرند.
[سؤال 3]: اين كه وصيت نموده ابن السبيل، واجب است كه از اصل مستثنى شود، يا مستحب است كه از ثلث محسوب شود؟
جواب: ظاهرا مستحب است كه از ثلث خارج مىشود.