مسائل محجوران محجور " كسى است كه شرعا حق تصرف در اموال خود را نداشته باشد و ديگران زندگى او را سرپرستى مىكنند.
" مسأله 2475 " محجور چهار دسته مىباشد:
1 - كودكى كه هنوز بالغ نشده است، و علائم بلوغ در مسأله " 1 " گذشت.
2 - ديوانه 3 - سفيه، يعنى كسى كه در امور مالى نفع و ضرر خود را به خوبى تشخيص نمىدهد و بسا دارايى خود را در امور بيهوده مصرف مىكند.
4 - ورشكسته اى كه حكم ورشكستگى او توسط حاكم شرع صادر شده است.
" مسأله 2476 " انسان مىتواند در مرضى كه به آن از دنيا مىرود در حالى كه هوش و عقل او بجاست هر اندازه از دارايى خود را به مصرف خود يا خانواده يا مهمان و يا ساير مصارف برساند، به شرط آن كه اسراف به شمار نيايد. همچنين مىتواند دارايى خود را به كسى بفروشد يا اجاره دهد، بلكه اگر مال خود را به كسى ببخشد و تحويل او دهد يا ارزانتر از قيمت بفروشد يا اجاره دهد نيز صحيح است، ولى بنابر احتياط مستحب در زيادتر از يك سوم مال اين كار را نكند يا رضايت ورثه را به دست آورد.
" مسأله 2477 " اگر مريض در مرضى كه به آن از دنيا مىرود بخواهد واجبات مالى خود نظير خمس، زكات و كفارات را بپردازد - هر چند از يك سوم دارايى او بيشتر باشد - نيازى به رضايت ورثه ندارد.
" مسأله 2478 " كسى كه گاهى عاقل و گاهى ديوانه است تصرف وى در زمان ديوانگى صحيح نيست، و نمى توان با او معامله و خريد و فروش كرد.
" مسأله 2479 " كودك نا بالغ و شخص سفيه نمىتوانند چيزى را قرض نمايند و يا خريد و فروش نسيه انجام دهند، همچنين نمىتوانند براى كارى خود را اجير نمايند يا در