زندگى مىكند هر دو شهر وطن او است، و نيز اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى اختيار كرده باشد همه آنها وطن او محسوب مىشوند.
" مسأله 1169 " مسافر اگر به جايى برسد كه وطن او بوده ولى از آنجا به طور كلى صرف نظر كرده نمازش شكسته است، هر چند در آنجا ملك داشته باشد و وطن ديگرى هم براى خود اختيار نكرده باشد، مگر اين كه بخواهد هميشه در شهرها سياحت كند واصلا براى خود وطنى انتخاب ننمايد كه در اين صورت نماز او در همه جا تمام است.
ب - قصد اقامه:
به جايى كه وطن انسان نيست ولى مىخواهد حد اقل ده روز در آنجا بماند " محل اقامه " گفته مىشود.
" مسأله 1170 " مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در يك محل بماند يا مىداند ناخواسته ده روز در يك محل مىماند، بايد نمازهاى خود را در آن محل تمام بخواند.
" مسأله 1171 " مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلى بماند لازم نيست قصد ماندن شب اول و شب يازدهم را داشته باشد و همين كه قصد كند از اذان صبح روز اول تا مغرب روز دهم بماند بايد نماز را تمام بخواند، همچنين به عنوان مثال اگر قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند بايد نماز را تمام بخواند.
" مسأله 1172 " مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلى بماند در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند، پس اگر قصد ماندن در دو محل را داشته باشد - مانند كسى كه بخواهد در دو شهر نزديك به هم بماند - بايد نماز را در هر دو محل شكسته بخواند.
" مسأله 1173 " ميزان در وحدت يا تعدد محل، حكم عرف است، پس اگر در يك شهر قصد ده روز كند گردش او در محله هاى آن شهر مانعى ندارد، هر چند آن شهر بزرگ باشد، مگر آن كه محله هاى آن شهر به گونه اى از يكديگر دور و جدا باشند كه چند محل حساب شوند و شخصى را كه از يك محله به محله ديگر رفته بگويند مسافرت كرده است.
" مسأله 1174 " مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلى بماند، اگر از اول قصد داشته باشد در بين ده روز به اطراف آنجا هم برود، در صورتى به قصد او ضرر نمىزند كه آن اطراف نيز در نظر مردم جزو همان محل به حساب آيد - مانند باغها و قبرستان اغلب شهرها - گرچه كمى از حد ترخص بگذرد، و در غير اين صورت به قصد او ضرر مىزند،