مسائل حج " حج " يك آزمون بزرگ الهى و زمينه ساز تحول معنوى وتحرك باطنى و وسيله سير و سلوك حج گزاران از قفس " نفسانيت " به سوى " خدا " مىباشد. حضرت امير (ع) در خطبه قاصعه نهج البلاغه حج را يكى از ابواب رحمت الهى و اسباب خودسازى انسانها و تهذيب نفوس از صفات رذيله شمرده اند، و در خطبه اول آن را مظهر تواضع مردم در برابر عظمت خداوند و اذعان و اعتراف آنان در برابر عزت و بزرگوارى او دانسته، و خانه كعبه را پرچم و علم اسلام و حرم امن پناهندگان به ساحت ربوبى به حساب آورده اند.
پس شايسته است كسى كه قصد بجا آوردن اين فريضه بزرگ را دارد - همان گونه كه حضرت امام صادق (ع) فرموده اند - دل خود را متوجه خدا نمايد و آن را از هر مشغول كننده و بازدارنده اى نگاه دارد و همه كارهاى خود را به پروردگار واگذارد و در همه امور بر او توكل نمايد و تسليم قضا وقدر او شود و با مظاهر دنيوى و از هر آنچه غير خداست وداع نمايد.
اما اهداف حج به اين خلاصه نمىشود، بلكه از قرآن كريم و روايات اهل بيت عصمت (ع) استفاده مىشود كه حج علاوه بر آثار معنوى و جاذبه هاى روحى داراى منافع اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى نيز براى مسلمانان مىباشد. در قرآن كريم آمده است كه: " خداوند كعبه را وسيله قوام و قيام مردم قرار داده است "، مظاهر قوام يك ملت همانا استقلال فرهنگى، اقتصادى و سياسى و نيز وحدت، حركت، عزت و معنويت آن ملت است كه در اين آيه شريفه كعبه وسيله نيل به اين هدف شمرده شده است. همچنين حضرت امام صادق (ع) در روايتى در باره فلسفه حج مىفرمايند: " خداوند در تشريع فريضه حج مردم را به چيزى مامور ساخت كه علاوه بر تعبد و اطاعت دينى مشتمل بر