" اگر در زمين و آسمان خدايان ديگرى جز " الله " وجود داشت، همانا خراب و فاسد مىشدند ".
آرى، اين جهان را آفريدگارى است يكتا و دانا و توانا و حكيم كه هستى و بقا و گردش جهان از او است، و هيچ موجودى از قدرت او خارج نيست و هيچ چيز را بيهوده و به گزاف نيافريده، رحمان و رحيم و بخشنده و حليم است، آفريننده اى كه از هر جهت بىهمتا و نامحدود است و از قبيل جسم و ماده نيست، هستيش از خود او است و از ديگرى نگرفته است، به همه كس و همه چيز آگاه است، با آن كه مكان ندارد در همه جا هست و به همه چيز احاطه دارد، گذشته و آينده، دور و نزديك براى او يكسان است، بدون نياز به چشم مىبيند و بدون نياز به گوش مىشنود و بدون نياز به اعضا و جوارح كار مىكند، هميشه بوده است و خواهد بود.
عدل:
عقيده به عدالت خداوند يكى از اصول مذهب شيعه است، عدل يك صفت كمال مىباشد و خداوند هر صفت كمالى را دارا و از هر صفت نقصى مبراست، پس ظلم، كجى، كاستى و بدى در كار خداوند راه ندارد، زيرا اين صفات نشانه نادانى و يا ناتوانى و نياز است، و خداوند به همه چيز دانا و به هر كارى تواناست و به هيچ چيزى نياز ندارد.
بنابراين خداوند هم در تكوين (خلق پديده ها و هدايت آنها به سوى هدف خلقت) و هم در تشريع (قانونگذارى) و هم در حسابرسى روز جزا و ثواب و عقاب اعمال عادل مىباشد، هر پديده اى در جاى خود بر اساس مصلحتى و در نهايت خوبى و اعتدال و استحكام آفريده شده و در حق هيچ موجودى ظلم نشده است.
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست كه هر چيزى به جاى خويش نيكوست زشتى و زيبايى، كاستى و فزونى، نفع و ضرر و خوبى و بدى پديده ها در مقايسه و سنجش با يكديگر است، و اگر نه هر چيزى در جاى خود و در مجموعه عالم هستى خوب و بجاست.
در مورد انسان، خداوند او را مختار آفريده و به او عقل داده تا خوب و بد را تشخيص دهد، و پيامبران را فرستاده است تا او را در تشخيص خوب و بد كارها يارى و كمك نمايند و به سعادت و فلاح دعوت كنند، و همه اينها بجا و خوب هستند، اما اگر انسان، بد را اختيار نمود و انجام داد مستحق عقوبت مىگردد.