طالق " يعنى: " زن موكل خودم را در مقابل آنچه بخشيد طلاق خلع دادم، او رهاست ".
و اگر زن غير از مهر چيز ديگرى را بخشيده باشد وكيل بايد به جاى كلمه " مهرها " نام آن چيز را ببرد، مثلا اگر صد هزار تومان بخشيده بگويد: "... بذلت ماه الف تومان ب ".
و بنابر احتياط وكيل بخشش را از طرف مرد قبول كند و بگويد: " قبلت ذلك " و بعد صيغه خلع را بخواند، همچنين است اگر خود شوهر بخواهد صيغه را بخواند.
" مسأله 2770 " اگر شوهر بخواهد صيغه طلاق مبارات را بخواند - چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد - بايد بگويد: " بارات زوجتى فاطمه على هذا المقدار من مهرها فهى طالق " يعنى: " طلاق مبارات دادم زنم فاطمه را در برابر اين مقدار از مهر او، پس او رهاست "، و اگر ديگرى را وكيل كند، وكيل بايد بگويد: " بارات زوجه موكلى فاطمه على هذا المقدار من مهرها فهى طالق " يعنى: " طلاق مبارات دادم زن موكلم فاطمه را در برابر اين مقدار از مهر او، پس او رهاست "، و در هر دو صورت اگر به جاى كلمه " على هذا المقدار من مهرها "، " بهذا المقدار من مهرها " بگويد اشكال ندارد. و اگر مالى كه زن بخشيده از مهر نباشد بايد به جاى مهر " على ما بذلت " بگويد.
" مسأله 2771 " صيغه طلاق خلع و مبارات بايد به عربى صحيح خوانده شود، ولى اگر زن براى آن كه مال خود را به شوهر ببخشد مثلا به فارسى بگويد: " براى طلاق فلان مال را به تو بخشيدم " و شوهر هم قبول كند اشكال ندارد.
" مسأله 2772 " اگر زن در بين عده طلاق خلع يا مبارات از بخشش خود برگردد، شوهر مىتواند رجوع كند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد. و اگر مرد نمىتواند رجوع كند - مثل اين كه زن عده نداشته باشد يا طلاق سوم او باشد - در اين صورت رجوع كردن زن نيز محل اشكال است.
ب - طلاق رجعى:
" مسأله 2773 " در طلاق رجعى مرد به دو شكل مىتواند به زن خود رجوع كند و از طلاق اعلام انصراف نمايد:
1 - حرفى بزند كه معنايش اين باشد از طلاق منصرف شده و او را دوباره همسر خود قرار داده است.
2 - به قصد رجوع كارى انجام دهد كه بفهمند رجوع كرده است، مثل اين كه با او نزديكى كند يا او را ببوسد.
" مسأله 2774 " مرد لازم نيست براى رجوع كردن شاهد بگيرد يا به زن خبر دهد،