" مسأله 1639 " كاسبى كه در طول سال به مردم نسيه داده، اگر در آخر سال وقت وصول آن رسيده و قابل وصول است و مثل نقد مىباشد بايد خمس سود آن را پرداخت نمايد، و در غير اين صورت بنابر اقوى سود آن جزو سود سالى است كه وصول مىشود.
" مسأله 1640 " افرادى كه در ادارات دولتى يا مؤسسات خصوصى كار مىكنند و معمولا اداره مقدارى از حقوق آنان را پس انداز مىكند تا هنگام بازنشستگى به تدريج به آنان پرداخت نمايد، پس از بازنشستگى هر مقدار را كه در هر سال به آنان بدهند جزو در آمد آن سال حساب مىشود و لازم نيست خمس آن را فورا پرداخت نمايند.
خمس سرمايه و ترقى قيمت:
" مسأله 1641 " اگر با پول خمس داده يا پولى كه خمس ندارد - مانند ارث - باغى احداث كند يا دام بخرد كه پس از افزايش قيمت آن را بفروشد، بايد خمس ميوه و رشد درختهاى باغ و خمس افزايش قيمت باغ و نيز خمس شير و پشم و فربهى دام و افزايش قيمت آن را پرداخت كند، ولى اگر قصدش افزايش قيمت نباشد، بلكه باغ را براى بهره گيرى از ميوه درختان آن احداث كند و دام را براى استفاده از شير و پشم آن خريده باشد، تنها بايد خمس ميوه يا شير و پشم زائد بر مخارج ساليانه اش را بپردازد.
" مسأله 1642 " هر گاه با پول خمس داده يا پولى كه خمس ندارد - مانند ارث - خانه يا ملكى بخرد يكى از دو حالت را دارد:
الف - اين كه قصدش تجارت با آن نباشد بلكه مىخواهد خودش از آن استفاده نمايد، كه در اين صورت ترقى قيمت آن خمس ندارد، و اگر از روى اتفاق آن را به ملك ديگرى تبديل كند نيز خمس ندارد، ولى اگر تصادفا آن را بيشتر از آنچه خريده بفروشد پول اضافى از در آمد سال فروش حساب مىشود، كه اگر از مخارج ساليانه زياد بيايد بايد خمس آن را بپردازد.
ب - اين كه قصدش تجارت با آن باشد، كه در اين صورت اگر يك سال از ترقى قيمت آن بگذرد و امكان فروش داشته باشد به طورى كه در نظر مردم سود موجود حساب شود، خمس ترقى قيمت بايد پرداخت گردد.
" مسأله 1643 " باغ يا ملكى كه به انسان ارث رسيده، اگر در سالهاى بعد از روى اتفاق آن را تبديل كند يا بفروشد و قيمت آن از زمانى كه به ارث رسيده بيشتر باشد ترقى قيمت آن خمس ندارد.
" مسأله 1644 " كسى كه از در آمد سال اشياء يا اموالى را براى تجارت و سرمايه