مسائل صلح " صلح " آن است كه انسان با ديگرى توافق كند كه مقدارى از مال يا سود مال خود را ملك او كند، يا از طلب يا حق خود بگذرد تا او هم مقدارى از مال يا سود مال خود را به او واگذار نمايد، يا از طلب و حق خود بگذرد، بلكه اگر بدون آن كه عوضى بگيرد مقدارى از مال يا منفعت مال خود را به كسى واگذار كند، يا به عنوان صلح از طلب يا حق خود بگذرد و طرف هم قبول كند صلح صحيح است.
" مسأله 2103 " صلح عقد مستقلى است و احكام مخصوص به خود را دارد، هر چند بر حسب موارد مختلف فايده فروش يا هبه يا ابراء يا اجاره و يا عاريه بر آن مترتب شود.
" مسأله 2104 " صلح صيغه مخصوصى ندارد و با هر زبانى مقصود خود را بفهمانند كافى است.
" مسأله 2105 " در دو طرف صلح " بلوغ "، " عقل "، " اختيار "، " قصد " و " سفيه نبودن " شرط است، پس صلح نا بالغ يا ديوانه يا كسى كه از روى ناچارى صلح مىكند يا قصد صلح ندارد و يا كسى كه اموالش را در كارهاى بيهوده مصرف مىكند صحيح نيست. همچنين حاكم شرع نبايد آنان را از تصرف در اموالشان منع كرده باشد.
" مسأله 2106 " اگر انسان مقدار بدهى خود را بداند و طلبكار او نداند، چنانچه طلبكار طلب خود را به كمتر از مقدارى كه هست صلح كند - مثلا ده هزار تومان طلبكار باشد و طلب خود را به پنج هزار تومان صلح نمايد - زيادى براى بدهكار حلال نيست، مگر آن كه مقدار بدهى خود را به او بگويد و او را راضى كند، يا به گونه اى باشد كه اگر مىدانست باز هم به آن مقدار صلح مىكرد، يعنى زيادى را گذشت مىنمود.
" مسأله 2107 " مصالحه دو چيزى كه از يك جنسند و زن آنها معلوم است در صورتى صحيح است كه وزن يكى از ديگرى بيشتر نباشد، و اگر وزن آنها معلوم نيست و احتمال زيادتر بودن يكى از ديگرى باشد، صحت صلح آنها محل اشكال است