بر اساس اصل عدالت، خداوند در روز قيامت به نيكوكاران پاداش نيك و به بدكاران متناسب با بدى و گناهشان كيفر مىدهد، و اين عين عدل است و او ذره اى ظلم نمىكند.
نبوت:
انسان در اين جهان، بى هدف آفريده نشده است، زيرا ساحت قدسى پروردگار حكيم از كار بيهوده منزه است. هدف از آفرينش انسان تحصيل فضائل و كمالات و كسب درجات و رسيدن به مقامات معنوى ونيل به ارجمنديهاست، رسيدن به اين هدف به برنامه كامل و احكام شامل و قوانين جامع نيازمند است. قوانين و احكامى كه زندگى دنيايى او را به سامان رساند، و حقوق و آزادى و آسايش و آرامش او را برقرار سازد، و راه تكامل و صراط مستقيم و كسب كمالات و سعادت ابدى را به او تعليم دهد.
چنين برنامه اى با عقل محدود و فكر ناقص بشر انجام پذير نيست، زيرا:
اولا - علم ودانش بشر ناقص و محدود است، نيازهاى گوناگون مادى و معنوى خود را مانند سازنده و آفريننده اش نمىشناسد و از راه هاى رسيدن به مقصود آگاه نيست.
به همين دليل هر روز قانونى جديد مىآورد و قوانين پيشين را دگرگون مىكند.
قانونگذاران بشرى از تمام فضائل و كمالات و نيازهاى معنوى و واقعى انسان و راه هاى به دست آوردن سعادت اين جهان وجهان آخرت با خبر نيستند، معمولا سعادت بشر را تنها در امور مادى و دنيايى مىنگرند، در صورتى كه نيازهاى مادى و زندگى دنيوى انسان پيوندى ناگسستنى با نيازهاى معنوى و حيات اخروى او دارد.
و ثانيا - درك جهات خير وشر در بشر غالبا با هوا و هوس و خود خواهى و زياده طلبى همراه است، بشر در مجموع نمىتواند بدون چشم پوشى از منافع خود و وابستگانش مصالح تمام بشريت در تمام زمانها را ببيند و قوانين جامع و شامل وضع كند.
به اين ترتيب لازم است خداوند پيامبرانى را براى هدايت بشر بفرستد، و روا نيست خداى حكيم و مهربان كه احاطه كامل به نيازهاى آفريده خود دارد و راه سعادت و خوشبختى او را مىشناسد - با همه لطفى كه به انسان دارد و او را در ميان آفريده ها ارجمند قرار داده است - وى را به حال خود رها كند و جامعه بشرى را بدون مرشد و راهنما واگذارد، راهنمايانى كه از جنس خود انسان بوده و از هر جهت صلاحيت رساندن اين پيام را داشته باشند، و بتوانند از ناحيه خداوند حقايقى را دريافت كرده و به مردم ابلاغ نمايند و واسطه ميان خدا و مردم باشند.
از همين رهگذر است كه ما به همه پيامبران الهى كه عدد آنان يكصد و بيست و چهار هزار