" مسأله 2738 " سزاوار است مادر براى شير دادن نوزاد خود مزد نگيرد، و اگر او به طور مجانى يا به مزد كمتر يا مساوى با ديگران شير دهد بر ديگران مقدم است، ولى اگر بخواهد بيشتر از دايه مزد بگيرد شوهر مىتواند براى بچه خود دايه بگيرد.
" مسأله 2739 " مستحب است دايه اى كه براى شير دادن به كودك انتخاب مىكنند مؤمن و داراى عقل و عفت و صورت نيكو باشد، و مكروه است كم عقل يا غير مؤمن يا بد صورت يا بد اخلاق و يا زنا زاده باشد، و نيز مكروه است دايه اى بگيرند كه از زنا بچه دار شده و شير او از زنا باشد.
" مسأله 2740 " مدت شير دادن كامل دو سال تمام است، و بيست و يك ماه هم كافى است. ولى كمتر از آن ظلم در حق بچه است و احوط رعايت اين مدت است، مگر اين كه مقدور نباشد.
حق حضانت (نگهدارى كودك):
" مسأله 2741 " بنابر مشهور " حضانت " يعنى حفظ و پرورش نوزاد پسر تا دو سال، و دختر تا هفت سال حق مادر است، به شرط اين كه مسلمان و عاقل و آزاد باشد و به ديگرى شوهر نكرده باشد، و اگر نه پدر مقدم است، چنان كه پس از دو سال و هفت سال نيز حق پدر است، ولى اگر پدر مرده باشد، مادر - هر چند شوهر كرده باشد - بر جد و ديگران مقدم است، و اگر مادر در زمانى كه مسئول حضانت و نگهدارى كودك است بميرد پدر از ديگران براى نگهدارى سزاوارتر است، و ترتيبى كه بيان شد بنابر احتياط واجب مراعات شود.
" مسأله 2742 " چنانچه پدر و مادر هر دو بميرند حق حضانت به جد پدرى مىرسد، و در صورت نبودن او وصى پدر و سپس وصى جد عهده دار تربيت و نگهدارى كودك مىشوند، و در صورتى كه هيچ كدام از آنان نباشند خويشاوندان كودك - مطابق مراتب ارث - هر كدام كه نزديكتر باشند سزاوارتر خواهند بود، و در صورت تعدد و تساوى فاميل و عدم توافق، ميان آنان قرعه كشى مىشود.
" مسأله 2743 " چنانچه مادر به هر دليل شوهر ديگرى كرده باشد حق حضانت او با وجود پدر از بين مىرود، ولى چنانچه از شوهر دوم جدا شود بعيد نيست حق حضانت و نگهدارى كودك دوباره به او برگردد، هر چند احوط آن است كه در اين مورد با يكديگر مصالحه نمايند.
" مسأله 2744 " حق حضانت مادر با طلاق يا - نعوذ بالله - زنا از بين نمىرود.