" مسأله 1787 " كسى كه طلا و نقره دارد اگر هيچ كدام آنها به اندازه نصاب اول نباشد - مثلا صد و چهار مثقال نقره و چهارده مثقال طلا داشته باشد - زكات بر او واجب نيست.
" مسأله 1788 " طلا و نقره اى كه بيشتر از اندازه معمولى فلز ديگر دارد، اگر خالص آن به اندازه نصاب برسد بايد زكات آن را بپردازد، و چنانچه شك دارد كه خالص آن به اندازه نصاب هست يا نه، بنابر احتياط واجب به وسيله آب كردن يا از راه ديگر خالص آن را معلوم كند، يا به بالاترين حدى كه احتمال مىدهد حساب نمايد.
" مسأله 1789 " اگر طلا و نقره خوب و بد داشته باشد، مىتواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد، هر چند بهتر است زكات همه را از جنس خوب پرداخت نمايد.
" مسأله 1790 " از آنجا كه زكات در طلا و نقره منحصر به صورتى است كه سكه رسمى خورده باشد و به شكل دينار و درهم بوده و معامله با آن رواج داشته باشد و از طرفى تشريع زكات - طبق روايات آن - به منظور بر طرف كردن كمبودها و تأمين حوائج فقرا و جامعه بوده است، بنابراين در زمان ما كه طلا و نقره سكه دار به كلى از رواج معامله خارج شده و به جاى آن " پولهاى كاغذى " رواج پيدا كرده است، احتمال دارد اين پولها هم حكم طلا و نقره مسكوك را داشته باشد، پس راه احتياط آن است كه معادل نصاب طلا و نقره سكه دار در پولهاى رايج روز محاسبه شود و پس از تحقق ساير شرايط - از جمله باقى ماندن يازده ماه - زكات آن پرداخت گردد.
زكات گندم، جو، خرما و كشمش (غلات اربعه) " مسأله 1791 " زكات " گندم " و " جو " از وقتى واجب مىشود كه به آنها گندم و جو گفته شود، و بنابر احتياط زكات " كشمش " و " مويز " از زمان شروع به انگور شدن واجب مىشود، و زكات " خرما " وقتى واجب مىشود كه رنگ آن زرد يا سرخ شود.
" مسأله 1792 " زمان محاسبه نصاب گندم، جو، خرما و كشمش وقتى است كه خشك شده باشند، پس اگر وزن آن موقعى كه تر است به حد نصاب برسد و بعد از خشك شدن كمتر از آن شود زكات واجب نمىشود.
" مسأله 1793 " اگر گندم، جو، غوره و خرما را پيش از زمان واجب شدن زكات مصرف كنند، اگر چه خشك آنها به اندازه نصاب برسد زكات آنها واجب نيست.
" مسأله 1794 " خرمايى كه تازه آن را مىخورند و اگر بماند خيلى كم مىشود،