" مسأله 1249 " در قضاى نمازهاى ميت آنچه در اداى آنها ترتيب معتبر بوده - مثل ظهر و عصر يك روز - بايد به ترتيب خوانده شود، و در غير اين صورت نيز چنانچه ميت ترتيب قضا شدن را مىدانسته بنابر احتياط بايد طورى انجام دهند كه ترتيب حاصل شود.
بنابراين اگر چند نفر را اجير كنند بايد بنابر احتياط براى هر يك وقت مرتبى را معين كنند كه با وقت ديگرى همزمان نباشد، مثلا اگر با يكى از آنها قرار گذاشتند كه از صبح تا ظهر براى ميت نماز قضا بخواند با ديگرى قرار بگذارند كه از ظهر تا شب بخواند، و نيز نمازى را كه در هر مرتبه شروع مىكند معين نمايند، مثلا قرار بگذارند كه در هر دفعه نماز يك شبانه روز را تمام كنند و اگر ناقص بگذارند آن را حساب نكنند و دفعه بعد نماز يك شبانه روز را از اول شروع نمايند.
" مسأله 1250 " اگر بخواهند براى ميت نماز قضا بخوانند و بدانند كه او ترتيب قضا شدن را نمىدانسته يا ندانند كه مىدانسته يا نه، بنابر احتياط مستحب به طورى براى او قضا كنند كه ترتيب حاصل شود، پس اگر بخواهند چند نفر را براى بجا آوردن نماز ميت اجير كنند بنابر احتياط مستحب وقت معين كنند.
" مسأله 1251 " اگر كسى نايب شود كه مثلا در مدت يك سال نمازهاى ميت را بخواند ولى پيش از تمام شدن سال بميرد، بايد براى نمازهايى كه مىدانند بجا نياورده ديگرى را نايب نمايند، بلكه براى نمازهايى هم كه احتمال مىدهند بجا نياورده بنابر احتياط واجب نايب بگيرند.
" مسأله 1252 " كسى را كه براى نمازهاى ميت اجير كرده اند اگر پيش از تمام كردن نمازها بميرد و اجرت همه آنها را گرفته باشد، چنانچه شرط كرده باشند كه همه نمازها را خودش بخواند يا قرينه اى در بين باشد كه نظر داشته اند خودش بخواند، بايد اجرت مقدارى را كه نخوانده از مال او به ولى ميت بدهند، ولى اگر شرط نكرده باشند و قرينه اى هم در بين نباشد، بايد ورثه اجير از مال او نايب بگيرند، و چنانچه مالى نداشته باشد بر ورثه او چيزى واجب نيست.
" مسأله 1253 " اگر نايب پيش از تمام كردن نمازهاى ميت بميرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد، چنانچه شرط نكرده باشند خودش بخواند، بايد از مال او براى نمازهايى كه اجير بوده ديگرى را نايب بگيرند، و اگر چيزى زياد آمد در صورتى كه وصيت كرده باشد و وارثان هم اجازه دهند براى تمام نمازهاى خودش نايب بگيرند، و چنانچه وارثان اجازه ندهند يك سوم آن را به مصرف نماز خودش برسانند، و در صورتى كه وصيت نكرده باشد يا يك سوم آن كافى نباشد ولى او - يعنى بزرگترين مرد از وارثان - آنها را بجا آورد،