2 - معلوم باشد كه آبستن است، و اگر معلوم نباشد كه آبستن است و شوهر در حال حيض طلاقش دهد بعد بفهمد آبستن بوده، چنانچه قصد ايجاد وتحقق طلاق صورت گرفته اشكال ندارد، هر چند احوط اعاده طلاق است.
3 - شوهر به علت غايب بودن نتواند و يا برايش مشكل باشد كه پاك بودن زن را بفهمد.
" مسأله 2754 " اگر زن را از خون حيض و نفاس پاك بداند و طلاقش دهد بعد بفهمد هنگام طلاق در حال حيض يا نفاس بوده، طلاق او باطل است، ولى اگر او را در حيض يا نفاس بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود پاك بوده - چنانچه قصد جدى نسبت به ايجاد وتحقق طلاق صورت گرفته - طلاق او صحيح است.
" مسأله 2755 " اگر با همسرش كه از حيض و نفاس پاك بوده نزديكى كند و در همان پاكى طلاقش دهد، اگر بعد معلوم شود كه هنگام طلاق آبستن بوده - چنانچه قصد ايجاد و تحقق طلاق صورت گرفته - طلاق اشكال ندارد، هر چند احوط آن است كه دوباره طلاق دهد.
" مسأله 2756 " اگر مردى كه غايب است بخواهد همسر خود را طلاق دهد، چنانچه بتواند اطلاع پيدا كند كه همسر او در حال حيض يا نفاس است يا نه - اگر چه اطلاع او از روى عادت حيض زن يا نشانه هاى ديگرى باشد كه در شرع معين شده - بايد حال او را جويا شود، و اگر نتواند بايد تا مدتى كه معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مىشوند صبر كند، و احوط آن است كه حد اقل تا يك ماه بلكه بهتر است تا سه ماه صبر كند و بعد طلاق دهد، و در اين صورت اگر بعد معلوم شود در حال حيض بوده طلاق صحيح است.
" مسأله 2757 " كسى كه غايب نيست ولى اطلاع از حال زن براى او ممكن نمىباشد - مانند شخصى كه زندانى است و ملاقات ندارد - در حكم غايب است.
" مسأله 2758 " اگر با همسرش در حال پاكى نزديكى كند و بخواهد او را طلاق دهد، بايد صبر كند تا دوباره حيض ببيند و پاك شود، ولى اگر زن آبستن باشد يا نه سال او تمام نشده و يا يائسه باشد، مىتواند بعد از نزديكى بلا فاصله او را طلاق دهد.
" مسأله 2759 " اگر با همسرش كه از حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و سپس مسافرت نمايد، چنانچه راهى براى تحقيق از حال زن نباشد و بخواهد او را طلاق دهد بايد به اندازه اى كه زن معمولا بعد از آن پاكى خون مىبيند و دوباره پاك مىشود صبر كند، و احوط آن است كه تا يك ماه و بهتر است تا سه ماه صبر كند.
" مسأله 2760 " اگر مرد بخواهد همسر خود را كه يائسه نيست ولى از نظر اصل