قتل نفس محترمه - بايد به هر شكل ممكن با رعايت درجاتى كه گفته شد از آن جلوگيرى شود.
" مسأله 1990 " اگر جلوگيرى از معصيت بر كتك زدن و سخت گرفتن بر گناهكار متوقف باشد جايز است، ولى بايد زياده روى نشود. و بهتر است در اين صورت از مجتهد جامع الشرايط اجازه گرفته شود.
" مسأله 1991 " اگر جلوگيرى از معصيت يا اقامه واجب بر مجروح كردن يا كشتن متوقف باشد، بايد با اجازه مجتهد جامع الشرايط و با حصول شرايط آن صورت پذيرد و خود سرانه جايز نيست.
" مسأله 1992 " اگر گناه از امورى است كه جلوگيرى از آن در نظر شارع مقدس از اهميت ويژه اى برخوردار است و گناهكار به هيچ وجه حاضر به رها كردن گناه نيست، جلوگيرى از آن به هر شيوه ممكن جايز بلكه واجب است. مثلا اگر كسى قصد جان فردى را نمايد كه ريختن خون او جايز نيست، بايد به هر شيوه ممكن از او جلوگيرى شود، گرچه به كشته شدن مهاجم منتهى شود، و در اين مورد اجازه مجتهد جامع الشرايط لازم نيست.
ولى در صورتى كه جلوگيرى به غير از قتل مهاجم امكان پذير است، بايد به همان اكتفا نمايد، و در هر حال اگر از حد لازم تجاوز كند معصيتكار است و احكام متجاوز بر او جارى مىشود.