آزاد بوده و از هر گونه تعرض مصون و محفوظ باشند، بگونه اى كه بتوانند بدون ترس و يا ايجاد مشكلى پيام خود را با صراحت ابلاغ نموده و به وظايف مقرره اى كه به توافق طرفين رسيده است عمل نمايند، و در اين حكم ميان زمان جنگ و صلح فرقى نيست. در صدر اسلام نيز به دستور پيامبر اكرم (ص) فرستادگان كفار و مشركينى كه در حال جنگ با مسلمانان بودند اين حق را داشتند كه آزادانه پيام خود را ابلاغ نمايند و كسى متعرض آنان نشود.
حق كفار اهل ذمه كه در كشور اسلامى در پناه حاكميت اسلام زندگى مىكنند اين است كه حكومت اسلامى هر آنچه را خداوند از آنان قبول كرده است قبول نمايد، و آنچه را بر انجام آن متعهد شده اند از آنان مطالبه كند، و هر مسلمانى بايد همچون هم كيشان خود با آنان رفتار نمايد و به پيمانهاى خود با آنان وفا نمايد و آنان را مورد ستم قرار ندهد.
همچنين كفار اهل ذمه حق دارند در كشور اسلامى با آزادى به آيين خود عمل نمايند، مشروط بر اين كه به شرايط ذمه عمل نموده و به خوردن مشروبات الكلى و گوشت خوك و ساير محرمات تظاهر نكنند.
حق پناهندگى:
هر يك از افراد جبهه كفر - هر چند در حال جنگ با مسلمانان باشد - حق دارد به جبهه مسلمانان پناهنده شود و تقاضاى امان نمايد، و در اين صورت تقاضاى پناهندگى او بايد پذيرفته شود. و امان دادن به او هر چند توسط ضعيف ترين افراد مسلمان باشد معتبر است.
اگر مسلمانى كه تابع دولت غير اسلامى است به يك كشور اسلامى پناهنده شود، دولت اسلامى حق ندارد او را تحويل دهد، مگر آن كه ميان آن دو كشور قرارداد استرداد پناهندگان منعقد شده باشد. و در اين صورت اين موضوع بايد به كسى كه قصد پناهندگى دارد ابلاغ گردد تا او فريب نخورد و به آن كشور اسلامى پناهنده نگردد.
اگر يك مسلمان به خاطر فرار از مظالم دولت كفر يا دولت به ظاهر اسلامى متبوع خود به يك دولت اسلامى پناهنده شود، آن دولت حق ندارد او را تحويل دهد، مگر اين كه ميان آن دو كشور قرارداد استرداد پناهندگان منعقد شده باشد.
اگر كافرى به خاطر تمايل به اسلام به يك دولت اسلامى پناهنده شود، آن دولت حق ندارد او را تحويل دهد، مگر آن كه ميان آن دو كشور قرارداد استرداد پناهندگان منعقد شده باشد.
اگر مسلمان يا كافرى كه تابع دولت اسلامى است به يك دولت اسلامى ديگر پناهنده شود، چنانچه يكى از حقوق مردمى بر عهده او بوده و صاحب حق در صدد گرفتن آن باشد