هستند كه بر اساس آن حكومت اسلامى و آحاد مسلمانان نيز نسبت به آنان وظيفه خاصى پيدا خواهند نمود:
الف - حق ملتهاى كفر كه در اثر سلطه قدرتمندان كفر و شرك به استضعاف فكرى و عقيدتى كشيده شده اند وحتى از شنيدن صداى توحيد و عدالت محروم مانده اند اين است كه مسلمانان با جهاد خود - مطابق شرايط مقرره - آنان را از سلطه سردمداران كفر آزاد سازند تا بتوانند با تبليغ منطقى توسط جبهه مسلمانان و دعوت منطقى، در اثر تفكر و انديشه آزاد خود به حق و توحيد و عدالت دست يابند.
ب - دولتهاى كفر نيز اگر با مسلمانان در حال جنگ باشند و تقاضاى آتش بس نمايند اين حق را دارند كه تقاضاى آنان مورد بررسى قرار گيرد، و چنانچه انگيزه آنان مكر و خدعه و فريب نباشد از طرف حكومت اسلامى پذيرفته شود، و چنانچه پيمان ترك مخاصمه منعقد نموده و به آن متعهد و پايبند باشند، دولت و ملت اسلامى بايد تعهد آنان را محترم شمارند و آنان نيز متقابلا بايد به تعهد خود پايبند باشند. همچنين اگر پس از اين پيمان هر گونه پيمان سياسى يا اقتصادى و يا نظامى ديگرى بين آنان و مسلمانان منعقد شود بايد محترم شمرده شود و يك طرفه نقض نگردد. و به طور كلى بر هر مسلمانى وفاى به عهد واجب، و نقض عهد و اعمال مكر و خدعه حرام است، هر چند طرف عهد كافر باشد.
اگر دولتهاى كفر در صدد جنگ يا توطئه عليه حكومت اسلامى و مسلمانان نباشند، دولت اسلامى و آحاد مسلمانان مىتوانند روابط متقابل در امور سياسى، اقتصادى، فرهنگى و يا نظامى با آنان برقرار نمايند، و چنانچه اعضاى حكومت اسلامى و آحاد مسلمانان در روابط بين المللى خود صداقت و عدالت و وفاى به عهد و آداب و اخلاق انسانى را عملا مراعات نمايند، تأثير بسيارى در جذب و گرايش آنان به اسلام و توحيد خواهد داشت.
هيچ يك از افراد ملتها و دولتهاى كفر حق ندارند عليه حكومت اسلامى و به نفع حكومتهاى كفر جاسوسى كنند. و كسى كه اقدام به جاسوسى كرده بنابر نظر مشهور فقها محكوم به اعدام است، ولى چنانچه حاكم شرع جامع الشرايط مصلحت ببيند مىتواند او را مورد عفو قرار داده يا در مجازات او تخفيف دهد.
حكومت اسلامى حق دارد براى حفظ و تقويت نظام توحيد و عدالت و تضعيف نظام كفر و شرك، افرادى را جهت كشف و دفع توطئه هاى گوناگون دولتهاى كفر به آن كشورها اعزام نمايد.
نمايندگان رسمى دولتهاى كفر و نيز فرستادگان ويژه آنها حق دارند در حكومت اسلامى