است، و رهن گيرنده حق ندارد بدون اجازه او از آن استفاده كند، همچنين هيچ يك از دو طرف حق فروش يا بخشش مال رهنى را بدون اجازه طرف ديگر ندارند، هر چند اگر يكى از ايشان آن را ببخشد يا بفروشد و بعد ديگرى رضايت دهد اشكال ندارد.
" مسأله 2322 " رهن در دست رهن گيرنده امانت است، پس در صورت تلف شدن يا معيوب شدن چنانچه كوتاهى يا زياده روى نسبت به آن نكرده باشد ضامن نيست.
" مسأله 2323 " اگر طلبكار چيزى را كه گرو برداشته با اجازه بدهكار بفروشد، پول آن هم مثل خود مال گرو مىباشد، همچنين است اگر بى اجازه بفروشد و بدهكار بعدا رضايت دهد.
" مسأله 2324 " عقد رهن پس از تحويل دادن آن از طرف رهن دهنده - يعنى بدهكار - قابل به هم زدن نيست، ولى رهن گيرنده - يعنى طلبكار - مىتواند آن را به هم بزند.
" مسأله 2325 " رهن با مرگ رهن دهنده يا رهن گيرنده باطل نمىشود، و طلبكارى كه نسبت به مال رهن حق دارد چنانچه بميرد اين حق به ورثه اش منتقل مىشود، و چنانچه رهن دهنده بميرد مال رهن به ورثه او منتقل مىشود، ولى همچنان در رهن مىباشد.
" مسأله 2326 " اگر رهن دهنده هنگام سر رسيد وام و پس از مطالبه طلبكار بدهى خود را نپردازد سه صورت دارد:
الف - در صورتى كه طلبكار در فروش مال رهن از بدهكار وكالت داشته باشد، مىتواند مال رهن را بفروشد و طلب خود را بردارد و بقيه را به بدهكار بدهد.
ب - اگر وكالت نداشته باشد، بايد از بدهكار اجازه بگيرد و پس از فروش طلب خود را بردارد و بقيه را به بدهكار بدهد.
ج - چنانچه از بدهكار وكالت ندارد و او هم اجازه نمىدهد يا اصلا دسترسى به او ندارد، بايد براى فروش از حاكم شرع جامع الشرايط اجازه بگيرد، و اگر به حاكم شرع يا نماينده او دسترسى ندارد از عدول مؤمنين اجازه بگيرد.
" مسأله 2327 " اگر طلبكار يا شخص ديگرى در فروش مال رهن از طرف رهن دهنده وكيل شود و شرط كنند كه حق به هم زدن آن را نداشته باشد، تا زنده است و طلبكار طلب خود را نگرفته وكالت او باقى است، و در صورتى كه وكيل يا موكل بميرد وكالت به هم مىخورد.
" مسأله 2328 " اگر بدهكار ورشكسته شود و تمام اموالش تنها به اندازه بدهيهايش باشد، شخص طلبكار نسبت به مال گرو بر ديگران مقدم است، ولى اگر در اين صورت بدهكار بميرد مقدم بودن شخص طلبكار نسبت به مال گرو محل اشكال است.