به فرا گيرى آنها نمود:
1 - اجتهاد: يعنى قدرت بررسى و استنباط دستورات دين از منابع فقه با آگاهى دقيق و عميق از آن منابع، و نيز آشنايى به اصول و قواعد استنباط و ديدگاههاى علما و فقهاى پيشين و در نهايت صاحب نظر و متخصص شدن در فهم وظايف شرعى، هر مسلمانى در صورت رسيدن به اين مرحله بايد به نظر خود عمل كند و عمل به نظر ديگران براى او صحيح نيست.
2 - تقليد: يعنى رجوع كردن به مجتهدين واجد شرايط و صاحب نظرانى كه در به دست آوردن دستورات و وظايف دينى متخصص و كارشناس شده اند، چنان كه همه مردم در كارهاى روز مره خود در رشته اى كه تخصص ندارند به متخصص خبره و مورد اطمينان رجوع مىكنند. و احتياط در فروع دين علاوه بر دشوارى آن براى همه افراد ميسر نيست، پس كسى كه خود مجتهد نباشد، نوعا ناچار است به مجتهد يعنى متخصص و كارشناس در مسائل دينى مراجعه و از او تقليد نمايد.
البته باز تأكيد مىشود كه تقليد فقط در احكام و دستورات عملى دين است و در اصول دين وامور اعتقادى تقليد جايز نيست و كفايت نمىكند، زيرا در اصول دين بايد ايمان و باور داشت، به همين دليل كافى نيست كه ما اعتقادات را از گفته پدر يا مادر يا هر شخص ديگرى بدون دليل بپذيريم، بلكه سوال و تحقيق لازم است تا يقين كنيم.
* * * تا اينجا خلاصه اى از عقايد اسلامى مورد بررسى قرار گرفت، تفصيل و توضيح بيشتر و همچنين آشنايى با ساير معارف و اخلاقيات اسلام را بايد در كتابهاى مفصل و استدلالى جستجو نمود.