بزند كه بميرد ديه او را بايد به ورثه ديگر بچه بدهد، و به خود او - چون قاتل است - از ديه چيزى نمىرسد.
" مسأله 3282 " ديه مقتول از تركه او محسوب است و در درجه اول به مصرف بدهيهاى او مىرسد، و از باقيمانده آن يك سوم به مصرف وصيتهاى او مىرسد، و اگر چيزى باقى ماند بين ورثه تقسيم مىشود. و زن و شوهر نيز سهم خود را مىبرند، ولى برادر و خواهر مادرى كه از پدر جدا هستند از آن ارث نمىبرند، بلكه بنابر مشهور هيچ يك از خويشان مادرى از ديه ارث نمىبرند.
" مسأله 3283 " اگر عده اى در قتل خطائى يك نفر شريك باشند ديه مقتول به تعداد افراد شريك در قتل تقسيم بندى مىشود، و اگر خود مقتول نيز در قتل خطائى خود شريك باشد - مثل اين كه عده اى مشغول خراب كردن ديوار يا ساختمان باشند و ناگهان ديوار خراب شده و يكى از آنان كشته شود و هيچ يك مسبب اصلى قتل نباشند - سهم مقتول نيز در تقسيم ديه در نظر گرفته مىشود و به اندازه سهم او از مجموع ديه كسر مىشود، و باقيمانده آن را عاقله افراد شريك در قتل به ورثه مقتول مىپردازند.
" مسأله 3284 " اگر بچه نا بالغ يا شخص بالغى كه به دستور مربى شنا در حال آموختن شنا بوده اتفاقا غرق شود، چنانچه غرق شدن او در نظر عرف مستند به مربى شنا باشد وى ضامن ديه غريق مىباشد.
" مسأله 3285 " ديه قطع اعضاى ميت مسلمان آزاد مانند ديه جنين كاملى است كه روح در آن دميده نشده باشد، پس اگر جنازه مسلمانى را سر ببرند يا شكمش را پاره كنند يا كار ديگرى را انجام دهند كه اگر زنده بود به آن جهت مىمرد، بايد يكصد مثقال شرعى طلاى سكه دار - يعنى " 6 / 345 " گرم طلا - بدهند. و ديه بريدن اعضاى او به نسبت ديه خود او است.
" مسأله 3286 " ديه اى كه از بابت جنايت بر ميت واجب مىشود بايد صرف حج يا صدقات و يا خيرات براى شخص ميت شود و ميان ورثه تقسيم نمىشود.
" مسأله 3287 " ولى يا اولياى مقتول كه حق قصاص دارند كسانى هستند كه از او ارث مىبرند، جز زن و شوهر كه در اين حق شركت ندارند، هر چند از ديه ارث مىبرند، بلكه شركت برادر و خواهر مادرى و ساير خويشان مادرى نيز محل اشكال است. و مقتضاى بعضى روايات اين است كه زن به طور كلى حق قصاص ندارد، و احتياط در باب خون مطلوب است.
" مسأله 3288 " كسى كه سوار حيوان است اگر كارى كند كه آن حيوان به كسى