دست، پا، گوش و چشم - بريدن يا از بين بردن جفت آن موجب ديه كامل و بريدن يا از بين بردن يكى از آنها موجب نصف ديه است، هر چند در بريدن يك لب يا يك بيضه و يا دو پلك چشم احتياط در مصالحه بر نصف است. و در حكم به ديه فرقى ميان صورت عمد و غير عمد آن وجود ندارد.
" مسأله 3263 " ديه چند چيز مانند ديه قتل است:
1 - دو چشم كسى را در آورند يا كور كنند، و اگر يكى از آنها را در آورند يا كور كنند بايد نصف ديه قتل را بپردازند. و اگر كسى بر حسب خلقت يا به جهت حادثه اى يك چشم بيشتر ندارد، در آوردن يا كور كردن همان يك چشم موجب ديه كامل است. و اگر چهار پلك دو چشم كسى را ببرند بنابر مشهور موجب ديه كامل است، ولى بنابر احتياط مصالحه كنند. همچنين در بريدن دو پلك چشم به نصف ديه مصالحه نمايند.
2 - دو گوش كسى را از بيخ ببرند يا آنها را به طور كلى كر كنند و اميد بهبودى هم در بين نباشد، و اگر يكى از آنها را ببرند يا كر كنند بايد نصف ديه قتل را بدهند. و اگر نرمه يك گوش را ببرند بايد يك سوم ديه يك گوش را بدهند.
3 - تمام بينى يا تمام نرمه بينى كسى را ببرند يا كارى كنند كه به طور كلى بوى چيزى را نفهمد و اميد خوب شدن هم نباشد.
4 - زبان كسى را كه لال نيست از بيخ ببرند، و اگر قسمتى از آن را ببرند بنابر احتياط نسبت آن قسمت را به همه زبان بسنجند، همچنين نقصى را كه در اثر بريدن آن در مخارج حروف بيست و هشتگانه پيدا مىشود حساب كنند، يعنى ديه كامل را به حروف بيست و هشتگانه تقسيم كنند، و در تفاوت اين دو با هم مصالحه نمايند. و اگر زبان شخص لال را ببرند بايد يك سوم ديه قتل را بدهند، و اگر قسمتى از آن را ببرند آن قسمت را نسبت به همه زبان او بسنجند و حساب كنند.
5 - تمام دندانهاى كسى را از بين ببرند، و ديه هر كدام از دوازده دندان جلوى دهان كه شش عدد در بالا و شش عدد در پايين مىباشد پنجاه مثقال شرعى - هجده نخودى - طلاى سكه دار يا پانصد درهم نقره سكه دار است، و ديه هر كدام از شانزده دندان عقب دهان بيست و پنج مثقال شرعى طلاى سكه دار يا دويست و پنجاه درهم نقره سكه دار است.
6 - دو لب كسى را ببرند، و اگر يكى از آنها را ببرند بنابر احتياط بر نصف ديه توافق و مصالحه نمايند.