قيمت بگيرد و نمى تواند معامله را به هم بزند:
الف - پس از معامله در كالا تصرف كرده باشد، به گونه اى كه مردم بگويند به طورى كه تحويل گرفته باقى نمانده است.
ب - پس از تحويل كالا عيب ديگرى در آن پديد آيد، ولى اگر فقط خريدار تا مدتى حق به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدت عيب ديگرى در كالا پيدا شود - اگر چه آن را تحويل گرفته باشد - مىتواند معامله را به هم بزند، و نيز اگر حيوان معيوبى را بخرد و پيش از گذشتن سه روز و بدون كوتاهى خريدار عيب ديگرى پيدا كند - اگر چه آن را تحويل گرفته باشد - مىتواند معامله را به هم بزند.
مورد هفتم - پس از انجام معامله آشكار شود مقدارى از كالا يا عوض مشخص آن مال ديگرى بوده و صاحب آن راضى نشود، كه در اين صورت خريدار يا فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند، و آن را " خيار تبعض صفقه " مىنامند.
مورد هشتم - فروشنده ويژگيهاى كالاى معينى را كه خريدار نديده به او بگويد ولى بعد معلوم شود حقيقت نداشته است، كه در اين صورت خريدار مىتواند معامله را به هم بزند، همچنين اگر خريدار خصوصيات عوض معينى را كه مىدهد بگويد و بعد معلوم شود طورى كه تعريف كرده نبوده است، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند. و به آن " خيار رؤيت " مىگويند.
مورد نهم - خريدار پول كالايى را كه به طور نقد خريده تا سه روز نپردازد و فروشنده هم كالا را تحويل نداده باشد، كه در اين صورت - چنانچه خريدار شرط نكرده باشد كه دادن پول را تأخير بيندازد و شرط تأخير در تحويل كالا هم نشده باشد - فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند، و به آن " خيار تأخير " مىگويند.
" مسأله 2077 " اگر كالاى مورد معامله مثل بعضى از ميوه ها باشد كه اگر يك روز بماند فاسد مىشود، چنانچه خريدار تا پايان آن روز پول آن را ندهد و شرط تأخير تحويل پول يا كالا هم نشده باشد، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند.
مورد دهم - كالاى مورد معامله حيوان باشد كه در معامله حيوانات خريدار حق دارد تا سه روز معامله را به هم بزند، گرچه شرط خيار هم نكرده باشد. به اين مورد " خيار حيوان " گفته مىشود.
مورد يازدهم - فروشنده نتواند كالايى را كه فروخته تحويل دهد، مثلا ماشينى را كه فروخته به سرقت رود يا خانه اى را كه فروخته ويران شود. و به اين مورد " خيار تعذر تسليم " مىگويند.