" مسأله 2571 " كسى كه به واسطه نداشتن همسر به حرام مىافتد واجب است ازدواج كند.
" مسأله 2572 " با عقد ازدواج زن به مرد حلال مىشود، و عقد ازدواج بر دو قسم است:
الف - " عقد دائم "، و آن عقدى است كه مدت ندارد و زن تا پايان زندگى بر مرد حلال مىشود. و زنى را كه به اين صورت عقد مىشود " همسر دائم " مىگويند.
ب - " عقد موقت " و يا " متعه "، و آن عقدى است كه زن به طور موقت و تا زمان محدودى به مرد حلال مىشود. و زنى را كه به اين صورت عقد مىشود " همسر موقت " مىگويند.
" مسأله 2573 " در عقد موقت اگر مهر معين نشود عقد باطل است.
" و اگر مدت معين نشود بنابر مشهور به عقد دائم تبديل مىشود، ولى بنابر احتياط يا طلاق دهد و يا صيغه عقد دائم را تجديد نمائيد. مسأله 2574 " مرد با رعايت جهات زير مىتواند دو يا سه و يا حد اكثر چهار همسر دائم براى خو اختيار كند:
الف - بتواند بين همسران خود به عدالت رفتار نمايد.
ب - توانايى اداره بيش از يك خانواده را داشته باشد.
پس اگر مرد نتواند بين همسران خود به عدالت رفتار نمايد و يا نتواند آنان را اداره نمايد نبايد بيش از يك همسر براى خود اختيار كند.
" مسأله 2575 " در ازدواج دائم و موقت خواندن صيغه شرط است و تنها راضى بودن زن و مرد كافى نيست.
" مسأله 2576 " در عقد ازدواج زن و مرد مىتوانند خودشان صيغه را بخوانند و مىتوانند وكيل بگيرند. وكيل هم لازم نيست مرد باشد، بلكه زن هم مىتواند براى خواندن صيغه عقد از طرف ديگرى وكيل شود.
" مسأله 2577 " اگر زن و مرد توان خواندن صيغه را ندارند بايد وكيل بگيرند.
و تا هنگامى كه يقين نكرده اند وكيل صيغه عقد را خوانده نمىتوانند به يكديگر نگاه محرمانه كنند، و مجرد گمان به اين كه وكيل صيغه را خوانده است كفايت نمىكند، ولى اگر وكيل بگويد صيغه را خوانده ام و از گفته او اطمينان حاصل شود كافى است.
" مسأله 2578 " يك نفر مىتواند از طرف زن و مرد وكيل شود و صيغه عقد را به طور دائم يا موقت اجرا كند، ولى اگر مرد بخواهد زنى را براى خود عقد كند خلاف احتياط است كه از طرف زن وكيل شود، و اين احتياط ترك نشود.