قرار گرفته باشد بيفتد قسم سى و دوم آنچه در آن چهل مثقال طلا لازم است و آن چنان است كه كسى كارى كند كه بعد از آنكه نطفه در رحم زن علقه شده يعنى خون بسته باشد بيفتد قسم سى و سيم آنچه در آن شصت مثقال طلا لازم است و آن آنست كه كسى كارى كند كه بعد از آنكه نطفه در رحم زن مضغه يعنى مانند گوشت خائيده شده باشد بيفتد قسم سى و چهارم آنچه در آن هشتاد مثقال طلا لازم است و آنچنان است كه كسى كارى كند كه از شكم زنى طفلى كه استخوان داشته باشد و خلقت او تمام و متحرك نشده باشد بيفتد و اگر مادر آن طفل خود انداخته باشد بر او لازم است كه خونبهاى آن را چنان كه مذكور شد به پدر طفل بدهد مطلب سيم در بيان آنكه در چند موضع تمام خونبها ساقط مىشود و در دو موضع نصف خونبها اما آن بيست و دو موضعى كه تمام خونبها ساقط است اول آنكه ولى مقتول خونبها را به قاتل عفو كند و اگر ولى نداشته باشد امام ولى اوست و آيا امام را مىرسد كه عفو كند يا نه ميانه مجتهدين خلاف است دوم آنكه هر گاه شخصى كه تير مىاندازد به شخصى گويد كه بر حذر باش و آن شخص حذر نكند و تير بر او خورد و بكشد سيم آنكه دو بنده پياده يا سواره در اثناى دويدن بر يكديگر خورند و هر دو بميرند چهارم آنكه باد كسى را از بلندى بيندازد و در زير كسى را بكشد پنجم آنكه كسى خود را بر سر كسى اندازد و خود كشته شود ششم آنكه كسى كه به دزدى كردن به خانه كسى آيد و كشته شود هفتم آنكه دزدان بر سر راه مسلمانان آيند و كشته شوند هشتم آنكه كسى را كه جهت قصاص بكشند نهم آنكه هر گاه مقتول كافر حربى يا ذمى باشد كه به شرايط جزيه عمل نكند دهم آنكه مسلمانى را كه كفار اسير كرده باشند و فتح ممكن نباشد مگر به كشتن او يازدهم آنكه هر گاه زن شخصى را در خانه پنهان كرده باشد و شوهر او واقف شده او را بكشد دوازدهم آنكه شخصى در راه واسعى به اذن امام بنائى احداث نمايد يا سنگى نصب كند كه به سبب آنها كسى كشته شود سيزدهم آنكه ناودان يا پنجره خانه شخصى كه بر سر راه نصب كرده باشند بىعلم او بيفتد و كسى را بكشد چهاردهم آنكه كسى روزى كه باد نباشد در ملك خود به قدر احتياج آتش روشن كند و سرايت به سوختن كسى كند پانزدهم آنكه چارواى شخصى كه برو سوار شده باشد يا او را مىكشيده باشد به پاها كسى را بكشد شانزدهم آنكه شخصى هر دو دست كسى را قطع
(٤٤٧)