آنجا آب برميدارند و در جائى كه مردم در آنجا جمع مىشوند ششم طهارت كردن در آب خواه روان و خواه ايستاده هفتم طهارت كردن در زير درختى كه ميوه داشته باشد يا ميوه خواهد داد هشتم حرف زدن در وقت طهارت گرفتن مگر به يكى از چهار چيز اول ذكر خداى تعالى دوم آية الكرسى خواندن سيم حكايت اذان يعنى هر چه مؤذن بگويد اين كس نيز بگويد چهارم اگر امر ضرورى باشد كه اگر حرف نزند آن امر فوت شود فصل بدان كه طهارت يا موقوف است به نيت قربت و بى آن صحيح نيست يا احتياج به نيت قربت ندارد و بى آن صحيح است نوع اول طهارت حقيقى است و آن وضو غسل و تيمم است نوع دوم ازاله نجاست است كه به نيت قربة احتياج ندارد و به مجاز طهارت مىگويند آن را و احكام نوع اول در سه مقصد مبين مىشود مقصد اول در بيان احكام وضو بدان كه پنجاه چيز است كه تعلق به وضو ساختن دارد از آن جمله بيست و يك امر واجب است و بيست امر سنت و نه امر مكروه اما آن بيست و يك امرى كه واجبست اول آنكه مكان وضو (1) يعنى آنچه در وقت وضو ساختن بر آن قرار گيرد غصبى نباشد پس اگر در زمين غصبى وضو سازد آن وضو باطل است همچنين بر فرش غصبى وضو ساختن باطل است اگر چه زمين غصبى نباشد اما در جامه غصبى وضو درست است اگر چه نماز درست نيست و در كفش غصبى وضو جايز نيست (2) اگر بر آن كفش قرار گرفته باشد و وضو از آفتابه طلا و نقره درست است (3) اگر بر دست بريزند اما آن فعل يعنى ريختن آب از آن آفتابه در دست كه رو يا دستها را به آن بشويد حرام است دوم مىبايد كه آب وضو طاهر باشد و مشتبه باب نجس نباشد پس اگر دو كاسه آب بوده باشد و يكى از آنها نجس باشد و ما ندانيم كه نجس كدامست از هيچيك وضو ساختن جايز نيست و تيمم لازم است و اگر به آب يك كاسه از اين دو كاسه وضو سازد و به آب كاسه ديگر اولا اعضاى خود را طهارت دهد و بعد از آن به تتمه آن آب وضو سازد بعضى گمان برده اند كه يكى از دو وضو درست خواهد بود اگر چه تا آن شخص دست و روى و پاى خود را طهارت ندهد نماز نمىتواند گذارد اما اين گمان باطل است و حق آنست كه هيچيك از اين دو وضو درست نيست به جهت آنكه آب مشتبه به نجس حكم نجس دارد و وضو به آن صحيح نيست و حديث به اين معنى از حضرات ائمه معصومين عليهم السلام منقول است سيم مىبايد كه آب وضو مضاف نباشد پس به مثل گلاب يا عرق بيدمشك و مانند آن وضو ساختن درست نيست و اين مذهب كل علماى ما است مگر ابن بابويه كه او وضو را
(٦)