نجس نمىشود به ملاقات نجاست مگر آنكه يا بو يا طعم آن به نجاست متغير شود پس بنابر اين اگر دست شخصى به خون آلوده باشد و در حوضى فرو برد كه يك كر باشد بى زياده و كم آب آن حوض تمام نجس مىشود به جهت آنكه معلوم است كه اندكى از آن آب به خون تغيير يافته و تتمه آن كم از كر است پس كل آن آب نجس است اما اگر دست شخصى به بول نجس شده باشد و بول خشك باشد و آن شخص دست خود را در آن حوضى كه مساوى كر است فرو برد حوض نجس نمىشود و دست آن شخص طاهر مىشود به جهت آنكه چيزى از آن آب به نجاست تغيير نيافته اما اگر آب حوض زياده بر كر باشد و قطره خون در آن افتد و بعضى از آن آب به رنگ خون تغيير يابد تخمين بايد كرد اگر آنچه از آب آن حوض تغيير نيافته مقدار كر است آن آب طاهر است و اگر كمتر است نجس است و اگر در آبى كه يك كر است بى زياده و كم موئى از سگ مثلا در آنجا افتد و شخصى به كاسه آن مو را از روى آب به يك دفعه بردارد اندرون كاسه با آبى كه در و درآمده نجس خواهد بود و بيرون كاسه با آبى كه مانده طاهر است و اگر آن مو به كاسه در نيامده باشد به عكس خواهد بود يعنى اندرون كاسه با آبى كه در او در آمده طاهر است و بيرون كاسه با آبى كه مانده نجس است و اما آب كم از كر نجس مىشود به ملاقات نجاست هر چند هيچيك از رنگ و بو و طعم آن تغيير نيابد فصل بدان كه در آب چاه ميانه مجتهدين خلاف است بعضى برآنند كه مادام كه رنگ يا بو يا طعم آن به نجاست تغيير نيابد نجس نمىشود و بعضى برآنند كه نجس مىشود هر چند تغيير نيابد و بعضى برآنند كه اگر مقدار يك كر است يا زياده نجس نمىشود مگر به تغيير و اگر كمتر از كر است نجس مىشود اگر چه تغيير نيابد و مذهب اول اقوى است و واجب است نزد آن مجتهدين كه قايلند به نجاست آب چاه به ملاقات نجاست آنكه كل آب آن را نزح نمايند اگر شترى در او بميرد يا گاوى يا مسكرى مايع بالاصاله در آن افتد يا فقاع يا منى يا خون حيض يا استحاضه يا نفاس در آن ريخته شود پس اگر نزح كل آب متعذر باشد واجبست كه چهار مرد به نوبت آب بكشند به اين طريق كه دو مرد آ ب بكشند تا مانده شود پس آن دو مرد ديگر آ ب بكشند چون ايشان مانده شوند آن دو مرد اول بكشند و همچنين از طلوع فجر تا غروب آفتاب و اگر اسبى يا خرى يا گاو ماده در چاه بميرد مقدار يك كر آب از آن بكشند و اگر آدمى در آن بميرد هفتاد دلو بكشند خواه آدمى مرد باشد و خواه زن و خواه بالغ و خواه طفل اما اگر كافر
(٢٧)