دشمن اهل بيت و در ذبح نمودن يهود و نصارى ميانه مجتهدين خلاف است اصح آنست كه حرام است دوم ذبح كردن ديوانه سيم ذبح كردن مست چهارم ذبح كردن طفل غير مميز و اما يك قسم مكروه و آن ذبح كردن سنى است هر گاه مؤمن نباشد و محتاج به او شوند و اما يك قسم سنت و آن ذبح كردن مؤمن است و اما شش قسم مباح اول ذبح كردن به سلاح چون تير و نيزه و شمشير دوم به سگ شكارى به شروطى كه در باب شكار كردن مذكور شد سيم ذبح كردن بچه كه در شكم حيوانى باشد كه قابل ذبح باشد چه ذبح كردن او ذبح مادر اوست هر گاه خلقت او تمام شده باشد يعنى موى بر او روئيده باشد خواه روح درو داخل شده باشد و خواه نشده باشد اما اگر از شكم زنده بيرون آيد ذبح كردن او لازم است و بعضى از مجتهدين گفته اند كه اگر از شكم بيرون آيد وآنقدر وقت نماند كه او را بكشند اگر بميرد حلال است و در اين قول اشكال است و اگر خلقت او تمام نشده باشد حرامست چهارم ذبح كردن ماهى و آن زنده بيرون آوردن او از آبست و در بيرون آوردن ماهى از آب مسلمان بودن آن شخص و بسم الله گفتن او شرط نيست بلكه سنت است پس اگر كافرى ماهى اى از آب بيرون آورد حلال است به شرطى كه مسلمانى به بيند كه زنده او را بيرون آورده اما اگر نه بيند حرامست و اگر ماهى در آب مرده باشد حلال نيست و اگر مشتبه شود ماهى مرده به غير مرده احتياط آنست كه از همه اجتناب كند پنجم ذبح نمودن ملخ و آن زنده گرفتن اوست بدست يا به آلتى چون دام و غير آن و در گرفتن ملخ بسم الله گفتن و مسلمان بودن شرط نيست چنانچه در گرفتن ماهى مذكور شد پس اگر پيش از گرفتن ملخ بدست او را به آتش بسوزانند حلال نيست ششم ذبح نمودن حيوانى كه در چاه افتاده باشد يا به صحرايى گريخته باشد و ذبح نمودن آنها به طريقى كه از شارع معهود شده است ممكن نباشد كشتن آنها به هر طريقى كه ممكن باشد مشروع است فصل دوم در بيان آنچه به ذبح نمودن تعلق دارد بدان كه بيست و پنج امر به ذبح كردن متعلق است سيزده امر واجب و پنج امر سنت و هفت امر مكروه اما سيزده امر واجب اول آنكه كسى كه ذبح مىكند مىبايد كه تميز داشته باشد چه ذبح نمودن طفل غير مميز حلال نيست دوم آنكه عاقل باشد چه اگر ديوانه باشد حلال نيست سيم آنكه قصد تواند كرد پس ذبح نمودن مست و خفته و بيهوش حلال نيست چهارم آنكه مسلمان
(٣٣٠)