يكى از براى مسح رو و يكى از براى مسح دستها و بعضى برآنند كه در تيممى كه بدل وضو باشد دو نوبت دست بر خاك بايد زدن به طريق تيممى كه بد ل غسل است و اين مذهب اصح (1) است و اما آن هفت امر كه در تيمم سنت است اول آنكه خاك تيمم خالص باشد يعنى ممزوج به غير خاك نباشد هر چند اطلاق اسم خاك بر آن توان كرد دوم آنكه خاك تيمم از زمين مرتفع باشد سيم آنكه در وقت زدن كف دست بر خاك انگشتان را از يكديگر دور سازد چهارم آنكه بعد از دستها بر زمين زدن هر دو دست را بتكاند پنجم آنكه اگر كف دست كسى را قطع كرده باشند جاى قطع را به خاك مسح كند ششم آنكه تيمم را به آخر وقت اندازد هر چند كه در آخر وقت آب يافت نخواهد شد هفتم آنكه جهت هر نماز تيمم عليحده كند هر چند تيمم سابق نقض نشده باشد اما آن دو امر كه در تيمم مكروه است اول بر يك تيمم كردن دوم بر زمين شوره تيمم كردن مطلب دوم در بيان مسائل طهارتى كه احتياج به نيت ندارد اين طهارت را ازاله نجاسات گويند و ازاله نجاسات به دوازده چيز مىشود كه در شرع آنها را مطهرات گويند اول آب دوم زمين سيم آفتاب چهارم آتش پنجم استحاله ششم انتقال هفتم انقلاب هشتم نقص نهم اسلام دهم زوال عين يازدهم مسح به طاهر دوازدهم تبعيت و احكام اين مطهرات دوازده گانه به تفصيل مذكور مىشود اما احكام آب كه اول پاك كننده هاست بدان كه آب مطلق است يا مضاف و آب مطلق آنست كه در عرف و عادت آب گويند بى آنكه قيدى به او باشد و مضاف آنست كه با قيد آب گويند مثل آب گل و آب غوره و آب مطلق يا جاريست ياغير جارى و آب غير جارى چهار قسم است آب مساوى كر و آب كم از كر و آب زياده بر كر و آب چاه پس آب مطلق به پنج قسم منقسم شده اما آب جارى در شرع آبيست كه از زمين بجوشد غير آب چاه و آن به ملاقات نجاست نجس نمىشود اگر چه كمتر از كر باشد مگر آنكه رنگ يا بو يا طعم آن به نجاست تغيير يابد و آب باران مادام كه مىبارد حكم آب جارى دارد و آب حمام نيز حكم آب جارى دارد اگر متصل به ماده باشد كه آن ماده كر يا زياده بر كر باشد فصل و اما آب كر آبيست كه مساحت آن در طول و عرض و عمق چهل و دو وجب و هفت ثمن وجب باشد به وجب مستوى الخلقه و آن به وزن يك هزار و دويست رطل به وزن عراق عرب است و هر رطلى يكصد و سى درهم شرعى است و هر درهمى چهل و هشت جو متوسط است پس رطل عراق عرب شش هزار و دويست و چهل جو متوسط است پس كر هفت هزار هزار و يكصد و چهل هزار جو متوسطه است و اين آب
(٢٦)