نماز ميت به اجاره گيرند وجه اجاره را از ثلث متروكات اخراج بايد كرد و اگر وصيت نكند بر ورثه لازم نيست كه اخراج كنند و بعضى از مجتهدين برآنند كه وجه اجاره نماز به طريق وجه اجاره حج از اصل تركه بايد داد خواه وصيت كرده باشد و خواه نكرده (1) باشد و شخصى را كه به اجاره مىگيرند نماز جهت ميت بگذارد مىبايد كه مسائل ضرورى نماز را بداند و عادل باشد و عاجز از بعض افعال نماز مثل قيام و غير آن نباشد و واجب نيست كه بعد از وقوع اجاره على الفور به آن اشتغال نمايد يا اكثر اوقات به آن مشغول باشد بلكه آنقدر كافيست كه بعضى اوقات بجا آورد به حيثيتى كه به حسب عرف گويند كه او اشتغال دارد و كاهلى نمىكند و جايز است كه دو شخص را يا زياده به جهت قضاى نماز يك شخص به اجاره گيرند اما وقت نماز هر يك از آن جماعت مىبايد كه معين باشد تا ديگرى در آن وقت به قضاى نماز ميت اشتغال ننمايد و نماز او به ترتيب قضا شود و چون مرد خود را به جهت قضاى نماز زن به اجاره دهد مخير است ميانه جهر و اخفات (2) و همچنين اگر زن خود را به جهت قضاى نماز مرد به اجاره دهد به شرط آنكه نامحرم آواز او را نشنود به تفصيلى كه قبل از اين مذكور شد مقصد نهم در نمازى كه از پدر فوت (3) شده باشد بر پسر واجبست بدان كه بر پسر واجبست كه بعد از فوت پدر آن را بجا آورد به دو شرط اول آنكه ميت را پسرى بزرگتر از و نباشد كه اگر بزرگتر باشد بر پسر كوچك واجب نيست اما اگر دو پسر داشته باشد يا زياده كه همه در سن برابر باشند واجبست كه نماز پدر را بالسويه با يكديگر قضا كنند و اگر يك نماز باقى بماند مثل آنكه چهار پسر از و بماند و پنج نماز از و فوت شده باشد در اين صورت قضاى آن يك نماز بر ايشان واجب كفائى است يعنى هر كدام كه بجا آورند از ديگران ساقط مىشود دويم آنكه پدر وصيت نكرده باشد كه شخصى را غير پسر بزرگتر جهت نماز استيجار نمايند كه اگر وصيت كرده باشد قضاى نماز پدر از پسر بزرگتر ساقط است (3) و بعضى از مجتهدين شرط ثالث كرده اند و آن آنست كه آن نماز بواسطه بيمارى يا عذرى از پدر فوت شده باشد پس اگر عمدا بىعذر از و فوت شده باشد قضاى آن را بر پسر لازم نمىدانند و بعضى ديگر شرط رابع كرده اند و آن آنست كه پسر بزرگتر در وقت فوت پدر بالغ و عاقل باشد پس اگر طفل يا مجنون باشد قضاى نماز پدر را بعد از بلوغ و عقل بر او واجب نمىدانند مطلب دويم در نمازهاى سنتى و انواع آن بسيار است و در اين كتاب از آن جمله بيست و چهار نماز مذكور مىشود چنانچه
(٦٣)