كعبه بوده والحال بسته شده وعلامات نمايان است پس بايد كه روبان كند و خود را به آن بچسباند و اين دعا بخواند اللهم البيت بيتك والعبد عبدك وهذا مكان العائذ بك من النار و در آن وقت به گناهان خود يك يك اقرار نمايد چه در حديث وارد است كه هر مؤمنى در آن مكان شريف اقرار به گناهان خود كند البته حق تعالى گناهان او را مىبخشد دوازدهم آنكه بعد از اقرار به گناهان خود اين دعا بخواند اللهم من قبلك الروح والفرج والعافية اللهم ان عملى ضعيف فضاعفه لى واغفر لى ما اطلعت عليه منى وخفى على خلقك و چون در مقابل ركن يمانى آيد بگويد استجير بالله من النار اللهم قنعنى بما رزقنى وبارك لى فيما اتيتنى و بعد از گذاردن دو ركعت نماز طواف سنت است كه نزديك حجر اسود آيد و آن را ببوسد و به جانب چاه زمزم آيد و يك دلو يا دو دلو آب بكشد و از آن بخورد و بر سر و تن خود بريزد و در وقت ريختن بگويد اللهم اجعله علما نافعا و رزقا واسعا وشفاء من كل داء وسقم و بعد از آن متوجه ما بين صفا و مروه شود مقصد سيم در بيان سعى ما بين صفا و مروه و مقدمات و شروط بدان كه آنچه تعلق به سعى صفا و مروه دارد هجده امر است ده امر واجب و هشت امر سنت اما ده امر واجب اول نيت سعى است به اين طريق كه سعى مىكنم ميان صفا و مروه هفت شوط در عمره تمتع از براى آنكه واجبست تقرب به خدا دوم آنكه در وقت نيت پاشنه پاى او به زينه اول از صفا چسبيده باشد سيم مقارن ساختن نيت به ابتداى رفتن به جانب مروه چهارم استدامت حكمى يعنى قصد امرى كه منافى نيت است نكند پنجم آنكه از راه متعارف ما بين صفا و مروه رود نه از راه مسجد الحرام و غير آن ششم آنكه سعى از هفت شوط كمتر يا بيشتر نباشد هفتم موالات يعنى هر هفت شوط از پى هم باشد به طريقى كه در طواف مذكور شد و بعضى از مجتهدين برآنند كه موالات شرط نيست هشتم جميع مسافت ما بين صفا و مروه را قطع كند و چيزى در ميان نگذارد پس چون از صفا به مروه رسد چنان كند كه سر انگشتان پا به زينه اول مروه برسد و چون خواهد كه از مروه به صفا رود پاشنه پا را به زينه اول مروه ملصق سازد پس به جانب صفا رود و اين قاعده را منظور دارد تا هفت شوط را با تمام رساند نهم آنكه اگر طواف به روز كرده باشد سعى را به روز ديگر تأخير نكند بلكه شب بجا آورد و اگر شب طواف كرده سعى را در آن شب بجا آورد و بعضى از مجتهدين تأخير به روز
(١٢٢)