مشخص نباشد لعان واقع نمىشود يازدهم آنكه كلمات شهادت ولعن و غضب را پى در پى بگويند دوازدهم هر يك از شوهر و زن به گفتن آن كلمات وقتى شروع كنند كه حاكم شرع ايشان را تلقين آن نمايد پس اگر هر يك از ايشان بى آنكه حاكم شرع ايشان را تلقين كند بگويند صحيح نيست و اما هشت امر سنت اول آنكه حاكم شرع پشت به قبله كند و روى به ايشان دوم آنكه شوهر بر دست راست حاكم شرع بايستد و زن بر دست چپ او سيم آنكه جماعتى از مردان در آن مجلس حاضر باشند جهت شنيدن لعان و كمتر از چهار كس نباشند چهارم آنكه حاكم شرع مرد را پيش از ذكر لعن وعظ بگويد و نصيحت كند و او را از عذاب خداى تعالى در آخرت بترساند و اين آيت را بر او بخواند كه إن الذين يشترون بعهد الله وايمانهم ثمنا قليلا تا آخر آيه پنجم آنكه حاكم شرع زن را پيش از ذكر غضب نيز وعظ بگويد و نصيحت كند به طريقى كه در مرد گفته شد ششم آنكه لعان را در مكان شريفى چون ميان ركن و حجر الاسود و مقام ابرهيم عليه السلام واقع گرداند اگر در مكه باشد و ميانه منبر حضرت رسالت پناه صلى الله عليه وآله و قبر آن حضرت اگر در مدينه باشد و در زير صخره اگر در بيت المقدس باشد و در مشاهد حضرات ائمه معصومين عليهم السلام اگر در آنجاها باشد و در مسجد جامع اگر در شهرهاى ديگر باشد هفتم آنكه در زمانهاى شريف چون بعد از عصر واقع گرداند هشتم آنكه مردمان را بر ايشان جمع كند باب سيزدهم از كتاب جامع عباسى در شكار كردن و در آن چند فصل است فصل اول در اقسام شكار بدان كه شكار كردن بر پانزده وجه است يك وجه واجب و يك وجه سنت و هفت وجه حرام و شش امر مكروه اما يك وجه واجب و آن وقتى است كه نفقه شخصى كه شكار مىكند و نفقه عيال او موقوف بر آن باشد چه در اين صورت شكار كردن او واجبست و اما يك وجه سنت آن وقتى است كه آن شخص نفقه داشته باشد اما وسعتى نداشته باشد و از شكار كردن قصد وسعت معاش كند چه در اين صورت سنت است شكار كردن او و اما هفت وجه حرام اول شكار كردن به آلتى كه از ديگرى به قهر و تعدى گرفته باشد خواه آن آلت سگ شكارى يا شد يا سلاح يا دام چه در اين صورت شكار كردن به آن
(٣٢٥)