قيمت آن را اگر قيمت داشته باشد قيمت روزى كه غصب كرده است هفتم غصب كردن غلام و خصى كردن او چه قيمت خصيتين را با غلام ضامن است هشتم غصب كردن طلا و نقره و زرگرى كردن آنها چه غاصب ضامن مثل آنهاست به نقد بلد واجبست كه زرگرى كرده به صاحب بدهد و اگر بشكند و به صاحبش دهد قيمت زرگرى آنها را نيز ضامن است نهم غصب كردن شيره انگور و شراب شدن در دست غاصب چه غاصب قيمت آن شيره را ضامن است و آيا لازم است كه شراب را هم به صاحب آن دهد ميانه مجتهدين در اين خلاف است اقرب آنست كه آن را نيز بدهد و اگر غاصب شراب را بدهد و در دست صاحب سركه شود آيا رد مثل آن بر غاصب لازم است يا نه در اين نيز ميانه مجتهدين خلاف است اما اگر در دست غاصب سركه شود سركه را با تفاوت قيمت سركه و شيره انگور به صاحبش رد كند اگر قيمت آن سركه كمتر از شيره باشد دهم غصب كردن جنسى و به كمتر از آن در قيمت ممزوج ساختن چه غاصب قيمت آن را ضامن است يازدهم غصب كردن طفل آزادى و در نزد غاصب تلف شدن چه قيمت آن را ضامن است دوازدهم غصب كردن شراب جهودى كه پنهان خورد فصل سيم در اسباب ضمان بدان كه اسباب ضمان شصت و چهار امر است سى و هشت امر در فصول اجاره و عاريت و غصب مذكور شد و بيست و شش امر ديگر اين است كه مذكور مىشود اول فوت كردن مال غيرى را به نفس خود پس اگر غلام كسى مال شخصى را فوت كند بر ذمه او ثابت مىشود كه بعد از آزادى بدهد و بعضى از مجتهدين گفته اند كه مولى از كسب غلام ميدهد دوم سبب تلف شدن آن چون كندن چاه در غير ملك خود به قصد افتادن چيزى در آنجا يا چيزهاى لغزنده در راه انداختن كه پاى كسى بلغزد و نقصانى به او رسد سيم به اختيار زياده (1) از قدر حاجت آب در ملك خود بستن با آنكه داند كه ضرر به غيرى مىرسد چهارم به قدر حاجت آب در ملك خود بستن با آنكه داند كه ضرر به غيرى مىرسد پنجم آتش به زراعت خود زدن با آنكه داند كه سرايت به زراعت ديگرى مىكند ششم باز كردن سر مشك آب يا ظرفى كه در آن روغن يا عسل يا دو شاب باشد تا آنچه در آنست
(٢٣٨)