بريزد يا آفتاب آن را نرم سازد يا به ملاقات نجاست نجس شود هفتم باز كردن در خانه كه محبوسى در آن باشد تا آنكه بگريزد هشتم آنكه چيزى را به بيع فاسد يا غير آن تصرف كرده باشد نهم سردادن چارواى خود كه ضررى به غير رساند دهم تقصير دلال در محافظت متاع و مال يازدهم تقصير گرو گيرنده در محافظت گرو دوازدهم تقصير باغبان و برزگر در محافظت باغ و زراعت سيزدهم تعدى شريك از آنچه شريك او در تصرف در مال شراكت اذن داده باشد يا تقصير كردن او در محافظت مال شركت چهاردهم تقصير كردن عامل مضاربه و تعدى از اذن مالك چه با تلف در اين صورت ضامن است پانزدهم امتناع وكيل از تسليم مال موكل بى سبب شرعى و تلف شدن آن شانزدهم تعدى وكيل از آنچه موكل تعيين كرده هفدهم تقصير كردن كسى كه چيزى يافته باشد در حفظ و در تملك آن و در صورتى كه كسى وصف آن كند و به او دهد بى اذن حاكم آنگاه گواه بگذرد كه مالك ديگرى بوده و آن تلف شده باشد هجدهم تدليس كردن در نكاح چه مدلس مهر را ضامن است نوزدهم اگر صداق در دست شوهر پيش از قبض زن فوت شود قيمت آن را از وقت مطالبه تا وقت تلف آن ضامن است بيستم هر گاه زن نشوز كند و شوهر او را بزند به نوعى كه تلف شود يا عضوى از اعضاى او مجروح گردد ضامن است بيست و يكم افساد نكاح چون شير دادن زن بزرگ زن كوچك را و غير آن بيست و دوم هر گاه عوض چيزى كه زن در خلع كردن ميدهد تلف شود ضامن است عوض آن را بيست و سيم ضمان قيمت بهيمه با دخول كردن به او بيست و چهارم ضمان ديت آدمى و اعضاى او و ارش نقصان به طريقى كه در آخر اين كتاب مذكور خواهد شد بيست و پنجم حيوان ماكول اللحم يا غير آن را كشتن چه كشنده تفاوت ميان زنده و كشته او را ضامن است اگر تفاوتى داشته باشد و اگر تفاوتى نداشته باشد ضامن قيمت آنست بيست و ششم چارواى كسى كه در شب يا روز نقصانى به زراعت يا غير آن رساند صاحبش با تقصير ضامن است مطلب چهارم در توابع اجاره و عاريت و غصب و در آن چند فصل است فصل اول در مزارعه يعنى برزگر گرفتن كه زراعت كند وحصه از حاصل بر دارد و شروط آن نه است اول ايجاب چون زارعتك يعنى برزگر كردم تو را به آنكه در
(٢٣٩)