در جامه طاهر يا در جامه قليل النجاسة در يابد چنان كه در كتاب طهارت مذكور شد دوازدهم تأخير شخصى كه به قضاى نمازهاى گذشته مشغول است نماز حاضره را تا آخر وقت و سيد مرتضى تأخير نماز حاضره را در اين صورت واجب مىداند و مذهب او اين است كه هر كس را نماز قضا در ذمه باشد واجبست على الفور بجا آورد و او را جايز نيست كه به هيچ امر مباح يا سنت اشتغال نمايد تا وقتى كه ذمه خود را از همه آن نمازها فارغ سازد اما جمعى كثير از مجتهدين در اين مسألة با سيد مرتضى موافقت نكرده اند فصل در احكام اذان گفتن چون وقت هر يك از نمازهاى پنجگانه داخل شود اذان گفتن سنت مؤكد است خصوصا از براى نمازى كه قرائت آن را بلند بايد خواند و بعضى از مجتهدين اذان را از براى آن واجب مىدانند و بعضى مخصوص آن نمىدانند بلكه اذان را از براى هر يك از نمازهاى پنجگانه واجب مىدانند و بعضى همين از براى نماز صبح و مغرب واجب مىدانند و بس و اذان از براى غير نمازهاى پنجگانه سنت نيست بلكه حرام است اما سنت است كه سه نوبت الصلاة گفته شود و اذان گفتن از براى نماز يوميه ثواب عظيم است و احاديث در اين باب از حضرت رسالت پناه صلى الله عليه وآله و حضرات ائمه معصومين عليهم السلام بسيار است مثل آنكه در حديث آمده كه هر كس در شهرى از شهرهاى اسلام اذان بگويد بهشت بر او واجب مىشود و بدان كه لازم نيست كه مؤذن بالغ باشد پس اگر طفل مميز اذان بگويد كافيست و اذان زن از براى زنان و از براى مردانى كه محرم او باشند جايز است به شرط آنكه نامحرم آواز او را نشنود اما اگر زن بسيار پير باشد و از شنيدن آواز او حظى نباشد جايز است كه مردان نامحرم بشنوند آنچه به اذان متعلق است سى امر است نوزده امر سنت است و نه امر مكروه و دو امر حرام اما نوزده امر سنت اول آنكه اذان را در اول وقت گويد دوم مؤذن در وقت اذان گفتن رو به قبله باشد سيم آنكه اذان را بلند بگويد چهارم آنكه ايستاده بگويد پنجم آنكه در وقت اذان وضو داشته باشد ششم آنكه بر جاى بلند بايستد هفتم آنكه دو انگشت خود در دو گوش كند هشتم آنكه اذان را به تانى بگويد نه به شتاب نهم آنكه در آخر هر فصل سكوت قليل نمايد دهم آنكه اختيار مؤذنى كند كه عدالت داشته باشد يازدهم آنكه مؤذن وقت شناس باشد دوازدهم آنكه خوش آواز باشد سيزدهم آنكه حرف نزند در وقت اذان شنيدن چهاردهم دانستن مؤذن مسائل اذان را به طريقى كه فقها و علما قرار داده اند پانزدهم صلوات فرستادن
(٣٩)