خنثى باشند چون اولادند و اما برادران مادرى مساوى اند و اعمام همچون برادران پدرى است و اخوال چون برادران مادرى فصل سيم در بيان ميراث كسى كه هيچيك از فرج ذكر و انثى نداشته باشد و ميراث كسى كه دو سر داشته باشد و ميراث فرزندى كه در شكم باشد و ميراث فرزندى كه پدر او با مادرش لعان كرده باشد و ميراث ولد الزنا اما ميراث كسى كه هيچيك از فرج ذكر و انثى نداشته باشد يا كسى كه يكى از مخرج قبل و دبر داشته باشد يا كسى كه هيچكدام نداشته باشد و آنچه بخورد قى كند يا كسى كه بول و غايط او هر دو از يك موضع بيرون آيد همه به قرعه بيرون بايد آورد به اين طريق كه بر پارچه كاغذى بنويسند عبد الله و بر پارچه ديگر امة الله و آن را در سهام مبهمه بگردانند و اين دعا بخوانند كه اللهم انت الله لا إله الا انت عالم الغيب والشهادة انت تحكم بين عبادك فيما كانوا فيه يختلفون بين لنا امر هذا المولود كيف يورث ما فرضت له في كتابك بعد از آن سهام را مشوش سازند ورقعه بيرون آورند پس اگر عبد الله بيرون آيد ميراث پسر مىگيرد و اگر امة الله بيرون آيد ميراث دختر و تحقيق ميراث كسى كه دو سر و دو بدن بر يك كمر داشته باشد به اين طريق است كه يكى از ايشان را بيدار كنند اگر هر دو به يك دفعه بيدار شوند ميراث يك كس مىبرند و اگر يكى بيدار شود و يكى در خواب باشد ميراث دو كس مىبرند و ميراث فرزندى كه در شكم باشد وقتى ثابت مىشود كه زنده از شكم بيرون آيد و حركت كند حركت احيا اما احتياطا حصه دو پسر بايد گذاشت پس اگر مرد زاييده شود ورثه قسمت كنند و ميراث ولد ملاعنه از مادر و فرزند و زوجه اوست و با عدم ايشان از خويشان مادرى اوست بالسويه و او نيز از خويشان مادرى ميراث مىبرد و ميراث ولد الزنا از طرفين از فرزند و زوجه اوست و پدر و مادر از او ميراث نمىبرند و نه كسى كه به ايشان نزديك باشد و هر گاه زوجه و فرزند مفقود باشد ضامن جريره ميراث از او مىبرد و با عدم او امام عليه السلام وولد الزنا از يك طرف منع مخصوص به آنطرف است دون طرف ديگر فصل چهارم در بيان ميراث مجوس بدان كه ميانه مجتهدين خلاف است در ميراث ايشان بعضى گفته اند كه ميراث مىبرند به سبب صحيح و سبب صحيح به فاسد نمىبرند و بعضى برآنند كه به هر دو
(٤١٤)