در جامه مصور نماز كردن دوم بر جاى نماز ابر يشمى نماز گذاردن سيم در لباس سياه نماز كردن مگر دستار و مسحى كه نماز كردن در اين هر دو اگر سياه باشد مكروه نيست چهارم در لباسى كه كافر بافته يا دوخته باشد نماز گذاردن پنجم در لنگى كه بالاى پيراهن بسته باشند نماز كردن ششم نماز كردن در رخت شخصى كه نجاست ملاحظه نكند هفتم نماز كردن در رخت شخصى كه از غصب كردن مال مردم ملاحظه نكند هشتم نماز گذاردن و در دست آن انگشتر آهن باشد نهم بدون ردا نماز گذاردن دهم آنكه زن بدون گردن بند يا قلاده نماز كردن يازدهم آنكه در پا خلخال داشته باشد كه صدا كند دوازدهم در قباى بند بسته نماز كردن سيزدهم آهن ظاهر با خود داشتن اما اگر پنهان باشد با خود داشتن آن مكروه نيست چهاردهم نماز كردن مرد در جامه زرد يا سرخ پانزدهم اشتمال صما يعنى دو طرف ردا را از زير بغل بيرون آوردن و بر يك دوش انداختن مبحث دويم در مكان نماز بدان كه سى و سه امر است كه به مكان نماز تعلق دارد و امر واجب و چهار امر سنت و بيست و هفت امر مكروه اما دو امر واجب اول آنكه مكان نماز غصبى نباشد كه نماز در مكان غصبى باطل است مگر آنكه مالك رخصت دهد و همچنين در ملك شخصى بى رخصت او نماز صحيح نيست و رخصت چهار نوع است اول رخصت صريح مثل آنكه مالك گويد كه در منزل من نماز بگذار دويم رخصت ضمنى مثل آنكه بگويد امروز در منزل من باش سيم رخصت فحوى مثل آنكه مهمانى را به منزل خود آورد چهارم رخصت شاهد حال و آن در مثل صحرا و حمام و كاروانسرا است كه حال شاهد است به آنكه مالك به نماز كردن در آن راضى است دويم آنكه مكان نماز نجس نباشد به حيثيتى كه نجاست به بدن مصلى يا لباس او سرايت كند اگر چه خون كم از درهم بغلى باشد اما اگر مكان خشك باشد و نجاست آن سرايت نه كند نماز در آن صحيح است مگر جاى سجده كه اگر آن نجس باشد نماز صحيح نيست هر چند خشك باشد و نجاست آن به بدن و رخت مصلى نرسد و اما آن چهار امر سنت كه تعلق به مكان نماز دارد اول آنكه كل مكان نماز طاهر باشد دويم آنكه مكان پيشانى در بلندى و پستى به امكان ايستادن برابر باشد يا آنكه مكان پيشانى از مكان ايستادن پست باشد سيم آنكه در برابر مصلى ستره باشد و مراد از ستره آنست كه ديوارى يا حايل در قبله مصلى باشد كه ميانه مصلى و آن بيش از دو ذرع يا سه ذرع دست نباشد و اگر عصائى
(٣٤)