دارد در آنكه غلام را بدهد يا خونبهاى او را و اگر كسى غلام شخصى را زخمى زند كه خونبهاى او مساوى قيمت او باشد آقاى غلام اختيار دارد كه غلام را بدهد و قيمت آن را بگيرد يا آنكه غلام را نگاهدارد و چيزى نطلبد مطلب پنجم در بيان آنچه سبب ارش مىشود يعنى تفاوتى كه ميانه صحيح و غير صحيح بودن عضو آدمى است بدان كه در شانزده موضع ارش لازم است اول آنكه كسى كارى كند كه به سبب آن چيزى به گلوى شخصى فرو نرود دوم آنكه كسى پشت ديگرى را بشكند آنگاه نيك شود سيم آنكه كسى كارى كند كه موى مژه كسى بريزد بر قول بعضى از مجتهدين و بعضى در اين صورت خونبها را لازم مىدانند چهارم آنكه كسى بعد از بريدن انگشتان شخصى كف او را نيز ببرد پنجم آنكه شخصى بعد از بريدن دست كسى از استخوان زند او نيز چيزى ببرد ششم آنكه كسى دست زيادتى كسى را ببرد هفتم بريدن سرهاى پستان بر قول بعضى از مجتهدين هشتم بريدن ركب و آن چيزيست در زن كه مثل پشت زهار است در مرد نهم آنكه چيزى بر شكم كسى نهند كه بول يا غايط از او بيرون آيد دهم آنكه كسى كارى كند كه گوش كسى چيزى نشنود آنگاه نيك شود يازدهم آنكه كسى كارى كند كه بول كسى منقطع شود آنگاه نيك شود دوازدهم آنكه پستانهاى زنى را ببرند كه شير از او منقطع شود يا دير بيرون آيد چه در اين صورت خونبها با زيادتى ارش بايد داد سيزدهم هر گاه كسى زخمى بر شخصى زند كه خريطه دماغ او را بشكافد چه در اين صورت ثلث خونبها با زيادتى ارش بايد داد چهاردهم هر گاه سيلى بر روى كسى زنند كه روى او سرخ يا سياه يا زرد شود بر قول بعضى از مجتهدين و بعضى برآنند كه اگر سرخ شود يك مثقال و نيم طلا بايد داد و اگر سياه شود شش مثقال و اگر زرد شود سه مثقال و بعضى گفته اند كه اگر اينها در بدن واقع شود نصف آنچه مذكور شد بايد داد و اطلاق روايت شامل مرد و زن است پانزدهم آنكه حيوان كسى را شخصى عيبناك كند چه در اين صورت تفاوت عيبناكى او را ميدهد شانزدهم هر گاه شخصى حيوان كسى را بكشد و آن بر دو قسم است قسم اول آنكه قابل كشتن باشد و آن بر دو قسم است اول آنكه گوشت او را خورند چه در اين صورت تفاوت قيمت ميانه كشته و زنده او بايد داد و آيا مالك را در اين صورت مىرسد كه به كشنده بگويد كه كشته را تو بردار و قيمتى كه آن را خريده ام به من ده مجتهدين را در اين دو قول است و اگر تفاوت نداشته باشد مثل آنكه گوسفندى را در صحرائى بكشند كه كسى از گوشت او منتفع نشود قيمت آن را بايد داد دوم
(٤٥٠)